احتمال
license
98
1667
100
معنی کلمه احتمال
معنی واژه احتمال
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- حدس، ظن، گمان 2- ترديد، شك | ||
انگلیسی | possibility, probability, contingency, eventuality, presumption, expectancy, supposition, aptness, verisimilitude, expectance, likelihoood | ||
عربی | إمكانية، الاحتمال، إمكان، استطاعة | ||
ترکی | olasılık | ||
فرانسوی | possibilité | ||
آلمانی | wahrscheinlichkeit | ||
اسپانیایی | posibilidad | ||
ایتالیایی | possibilità | ||
مرتبط | امکان، چیز ممکن، شق، احتمال و قوع، تصافی، چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد، فرض، استنباط، گستاخی، جسارت، امید، انتظار، توقع، پیش بینی، بارداری، تصور، فرضیه، انگاشتی، شایستگی، استعداد، راست نمایی، شباهت به واقعیت، حاملگی، همانندی | ||
واژه | احتمال | ||
معادل ابجد | 480 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'ehtemāl | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (اِ تِ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'ehtemAl | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی احتمال | ||
پخش صوت |
باربر گرفتن،حمل کردن
1- حدس، ظن، گمان
2- ترديد، شك
possibility, probability, contingency, eventuality, presumption, expectancy, supposition, aptness, verisimilitude, expectance, likelihoood
إمكانية، الاحتمال، إمكان، استطاعة
olasılık
possibilité
wahrscheinlichkeit
posibilidad
possibilità
امکان، چیز ممکن، شق، احتمال و قوع، تصافی، چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد، فرض، استنباط، گستاخی، جسارت، امید، انتظار، توقع، پیش بینی، بارداری، تصور، فرضیه، انگاشتی، شایستگی، استعداد، راست نمایی، شباهت به واقعیت، حاملگی، همانندی