خام
licenseمعنی کلمه خام
معنی واژه خام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | صفت، ناپخته، نپخته، بيتجربه، تازهكار، مبتدي، ناآزموده، بيتجربه، نامجرب، نوپيشه ، نارس، نارسا ، كال ، بيربط، بيهوده، نسنجيده، باطل، ياوه، خامه، قلم، كلك ، ناآراسته، ناپيراسته ، ناتراشيده، صيقل نيافته ، خا | ||
متضاد | پخته، مجرب رسيده 1- بيربط، بيهوده، نسنجيده، باطل، ياوه 2- خامه، قلم، كلك 3- ناآراسته، ناپيراسته 4- ناتراشيده، صيقل نيافته 5- خا | ||
انگلیسی | raw,crude,naive,green,unfeasible,rare,undone,unprepared,simple,unripe,rude,naif,unequipped,half-baked | ||
عربی | صريح، بارد، صاف، جاهل، قليل الخبرة، مسلوخ عنه الجلد، غر، بارد جدا، خام | ||
ترکی | çiğ | ||
فرانسوی | brut | ||
آلمانی | roh | ||
اسپانیایی | crudo | ||
ایتالیایی | crudo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خام" در زبان فارسی به معنای نپخته یا آمادهنشده است و در زمینههای مختلفی مانند غذا، دادههای علمی، و یا حسهای انسانی میتواند به کار رود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید:
به طور کلی، "خام" کلمهای است که میتواند در بافتهای مختلف معانی متعددی داشته باشد و رعایت نکات نگارشی در استفاده صحیح از آن اهمیت ویژهای دارد. | ||
واژه | خام | ||
معادل ابجد | 641 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | xām | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (ص .) | ||
آواشناسی | xAm | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خام | ||
پخش صوت |
نا پخته ، نارس، نا آزموده کلمه "خام" در زبان فارسی به معنای نپخته یا آمادهنشده است و در زمینههای مختلفی مانند غذا، دادههای علمی، و یا حسهای انسانی میتواند به کار رود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر بگیرید: استفاده به عنوان صفت: "خام" معمولاً به عنوان صفت برای توصیف نامها به کار میرود. مثلاً: ضد و نقیض: کلمه "خام" معمولاً در مقابل "پخته" قرار دارد. میتوانید از این دو کلمه در کنار یکدیگر استفاده کنید: ترکیب با واژههای دیگر: "خام" میتواند با واژههای دیگری ترکیب شود تا معانی مختلفی ایجاد کند، مانند: نگارش صحیح: کلمه "خام" در تمامی موارد به همین شکل نوشته میشود و توجه به حروف بزرگ و کوچک در ابتدای جملات و استفاده صحیح از نقطهگذاری نیز اهمیت دارد. به طور کلی، "خام" کلمهای است که میتواند در بافتهای مختلف معانی متعددی داشته باشد و رعایت نکات نگارشی در استفاده صحیح از آن اهمیت ویژهای دارد.
صفت، ناپخته، نپخته، بيتجربه، تازهكار، مبتدي، ناآزموده، بيتجربه، نامجرب، نوپيشه ، نارس، نارسا ، كال ، بيربط، بيهوده، نسنجيده، باطل، ياوه، خامه، قلم، كلك ، ناآراسته، ناپيراسته ، ناتراشيده، صيقل نيافته ، خا
پخته، مجرب رسيده
1- بيربط، بيهوده، نسنجيده، باطل، ياوه
2- خامه، قلم، كلك
3- ناآراسته، ناپيراسته
4- ناتراشيده، صيقل نيافته
5- خا
raw,crude,naive,green,unfeasible,rare,undone,unprepared,simple,unripe,rude,naif,unequipped,half-baked
صريح، بارد، صاف، جاهل، قليل الخبرة، مسلوخ عنه الجلد، غر، بارد جدا، خام
çiğ
brut
roh
crudo
crudo