خدعه
licenseمعنی کلمه خدعه
معنی واژه خدعه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تزوير، تعابن، حقه، حيله، خدعت، دستان، دوال، ريو، سوسه، شايبه، غش، فريب، فسون، گول، مكر، نيرنگ، كيد | ||
انگلیسی | ruse,deceit,trick,craftiness,cunning,wile | ||
عربی | حيلة، خدعة، مكر | ||
ترکی | kandırmak | ||
فرانسوی | astuce | ||
آلمانی | trick | ||
اسپانیایی | truco | ||
ایتالیایی | trucco | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خدعه" در زبان فارسی به معنای فریب، نیرنگ یا تظاهر به چیزی است و به طور کلی به عمل یا رفتاری اشاره دارد که با هدف فریب دادن دیگران انجام میشود. در مورد این کلمه، قواعد و نکات نگارشی و زبانشناسی زیر قابل توجه هستند:
با رعایت این نکات و قواعد نگارشی میتوانیم به درستی و زیبایی از کلمه "خدعه" استفاده کنیم و مفهوم آن را در متنهای مختلف منتقل کنیم. | ||
واژه | خدعه | ||
معادل ابجد | 679 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xod'e | ||
نوع | تک : خادع | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: خدعَة] | ||
مختصات | (خُ عِ) [ ع . حدعة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xod'e | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خدعه | ||
پخش صوت |
- 1 فريبکاران - 2 کلمه "خدعه" در زبان فارسی به معنای فریب، نیرنگ یا تظاهر به چیزی است و به طور کلی به عمل یا رفتاری اشاره دارد که با هدف فریب دادن دیگران انجام میشود. در مورد این کلمه، قواعد و نکات نگارشی و زبانشناسی زیر قابل توجه هستند: املا: املای صحیح این کلمه "خدعه" است. املای نادرست آن ممکن است به اشتباهات در خواندن یا نوشتن منجر شود. کاربرد: کلمه "خدعه" معمولاً در متون ادبی، عرفانی و فلسفی استفاده میشود. به عنوان مثال: "خدعههای دنیاوی انسان را از حقیقت دور میکند." صرف و نحو: "خدعه" یک اسم است و به راحتی میتواند با اسمهای دیگر ترکیب شود یا به عنوان مفعول در جملات مختلف به کار رود. آوردن در جملات: میتوانید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید، مثلاً: با رعایت این نکات و قواعد نگارشی میتوانیم به درستی و زیبایی از کلمه "خدعه" استفاده کنیم و مفهوم آن را در متنهای مختلف منتقل کنیم.
کوره راه ها - 3 دژ خويان
بلوس اروند کرش دستان فريب
- 1 (اسم) مکرورزي دستان آوري :
((بمکر و خدعه در دام افتاد))
- 2 (اسم) مکر فريب دستان فسون .
تزوير، تعابن، حقه، حيله، خدعت، دستان، دوال، ريو، سوسه، شايبه، غش، فريب، فسون، گول، مكر، نيرنگ، كيد
ruse,deceit,trick,craftiness,cunning,wile
حيلة، خدعة، مكر
kandırmak
astuce
trick
truco
trucco