خرگوش
licenseمعنی کلمه خرگوش
معنی واژه خرگوش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ارنب، دوشان | ||
انگلیسی | rabbit, hare, lapin | ||
عربی | أرنب، فرو الأرنب، أرنب صغيرة، لحم أرنب، صاد الأرنب | ||
ترکی | tavşan | ||
فرانسوی | lapin | ||
آلمانی | kaninchen | ||
اسپانیایی | conejo | ||
ایتالیایی | coniglio | ||
مرتبط | شکار خرگوش کردن، عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه، خرگوش صحرایی، گوشت خرگوش، مسافر بی بلیط | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خرگوش" در زبان فارسی به معنی نوعی حیوان پستاندار است که دارای گوشهای بلند و بدنی نرم و پشمالو میباشد. در اینجا چند نکته درباره قواعد و نگارش این کلمه ارائه میشود:
با رعایت این نکات، میتوان کلمه "خرگوش" را به درستی در نوشتههای خود به کار برد. | ||
واژه | خرگوش | ||
معادل ابجد | 1126 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xarguš | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: xargōs] | ||
مختصات | (خَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | xarguS | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خرگوش | ||
پخش صوت |
جانوريست معروف و حيوان وحشي که گوشهاي دراز دارد کلمه "خرگوش" در زبان فارسی به معنی نوعی حیوان پستاندار است که دارای گوشهای بلند و بدنی نرم و پشمالو میباشد. در اینجا چند نکته درباره قواعد و نگارش این کلمه ارائه میشود: نوشتار صحیح: کلمه "خرگوش" به همین شکل و با این هجای مشخص نوشته میشود. توجه به صحیح نویسی این کلمه اهمیت دارد. تلفظ: تلفظ این کلمه به شکل "khar-goosh" است و در آن هر دو بخش بهطور واضح تلفظ میشود. جمعسازی: جمع "خرگوش" به صورت "خرگوشها" یا "خرگوشها" میآید. در برخی موارد میتوان از "خرگوشها" نیز استفاده کرد. استفاده در جمله: این کلمه میتواند به عنوان فاعل، مفعول، یا قید در جملات استفاده شود. مثلاً: صفت و وصف: میتوان از این کلمه برای توصیف دیگر مفاهیم هم استفاده کرد. مانند "خرگوش سفید" یا "خرگوش بازیگوش". با رعایت این نکات، میتوان کلمه "خرگوش" را به درستی در نوشتههای خود به کار برد.
ارنب، دوشان
rabbit, hare, lapin
أرنب، فرو الأرنب، أرنب صغيرة، لحم أرنب، صاد الأرنب
tavşan
lapin
kaninchen
conejo
coniglio
شکار خرگوش کردن، عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه، خرگوش صحرایی، گوشت خرگوش، مسافر بی بلیط