خرو
licenseمعنی کلمه خرو
معنی واژه خرو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | ديك، شخص مغرور، شخص متعجرف، الديك | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خرو" در زبان فارسی به معنی "خروس" است و به صورت محاورهای و در نامهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر تعدادی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
این نکات میتواند به شما در نگارش صحیح و استفاده درست از کلمه "خرو" کمک کند. اگر سوال خاصتری در ارتباط با این واژه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | خرو | ||
معادل ابجد | 806 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
مختصات | (خُ) (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خرو | ||
پخش صوت |
سرگين کلمه "خرو" در زبان فارسی به معنی "خروس" است و به صورت محاورهای و در نامهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر تعدادی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه آورده شده است: نوشتار صحیح: نگارش صحیح این کلمه "خرو" است و باید توجه داشت که از نوشتن اشکال نادرست مانند "خرووس" یا "خرخو" خودداری شود. استفاده در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم در جملات مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: "خرو صبحها زود بیدار میشود." استفاده در متون ادبی: "خرو" میتواند در شعرها و نثرهای ادبی به عنوان نمادی از بیداری یا آغاز روز استفاده شود. قواعد جمع بستن: در صورتی که بخواهید "خرو" را جمع ببندید، به شکل "خروسها" یا "خروها" میتوانید استفاده کنید. این نکات میتواند به شما در نگارش صحیح و استفاده درست از کلمه "خرو" کمک کند. اگر سوال خاصتری در ارتباط با این واژه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
(اسم) - 1 مرغ نر خانگي از راسته ء
ماکيان که داراي نژاد هاي مختلف است .
يا خروس بي محل (بي هنگام) کسي که کارها
را بيموقع و بيجا انجام دهد .
ديك، شخص مغرور، شخص متعجرف، الديك