خسرو
licenseمعنی کلمه خسرو
معنی واژه خسرو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پادشاه، شاه، شهريار، ملك، شاهنشاه | ||
انگلیسی | king, czar, emperor, monarch, shah, sultan, tzar, khosrow | ||
عربی | خسرو | ||
ترکی | hüsrev | ||
فرانسوی | khosrow | ||
آلمانی | khosrow | ||
اسپانیایی | cosroes | ||
ایتالیایی | cosroe | ||
مرتبط | سلطان، شهریار، تزار، قیصر، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، امپراتور، فرمانفرما، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، امیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خسرو" به عنوان یک اسم خاص در زبان فارسی به کار میرود و معمولاً به عنوان نام یک شخصیت تاریخی یا ادبی، مانند خسرو پرویز، شناخته شده است. در اینجا چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "خسرو" ارائه میشود:
با توجه به این نکات، میتوان "خسرو" را به صورت مؤثر در نوشتار فارسی به کار برد. | ||
واژه | خسرو | ||
معادل ابجد | 866 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xosro[w] | ||
نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: husrūv] | ||
مختصات | (خُ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xosrow | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خسرو | ||
پخش صوت |
پادشاه ، قيصر کلمه "خسرو" به عنوان یک اسم خاص در زبان فارسی به کار میرود و معمولاً به عنوان نام یک شخصیت تاریخی یا ادبی، مانند خسرو پرویز، شناخته شده است. در اینجا چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "خسرو" ارائه میشود: نقطهگذاری: "خسرو" همیشه به صورت کامل و بدون نقطهگذاری نوشته میشود، مگر اینکه بخواهید اشارهای به ساختار یا تلفظ خاصی داشته باشید. استفاده از حروف بزرگ: در متون رسمی و ادبی، نامها معمولاً با حرف اول بزرگ نوشته میشوند، بنابراین "خسرو" نیز باید با حرف بزرگ شروع شود. جمع و مفرد: کلمه "خسرو" بهطور معمول در حالت مفرد به کار میرود. برای بیان جمع، ممکن است به طور غیررسمی از "خسروها" استفاده شود، هرچند که در متون ادبی کمتر رایج است. استفاده در جملات: هنگامی که از "خسرو" در جملات استفاده میشود، باید به نقش آن در جمله توجه کنید. مثلاً: تلفظ: تلفظ صحیح کلمه "خسرو" به صورت /xosɾo/ است. توجه به تلفظ درست میتواند به درک بهتر نام و شخصیت مربوطه کمک کند. با توجه به این نکات، میتوان "خسرو" را به صورت مؤثر در نوشتار فارسی به کار برد.
پادشاه، شاه، شهريار، ملك، شاهنشاه
king, czar, emperor, monarch, shah, sultan, tzar, khosrow
خسرو
hüsrev
khosrow
khosrow
cosroes
cosroe
سلطان، شهریار، تزار، قیصر، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، امپراتور، فرمانفرما، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، امیر