خسوف
licenseمعنی کلمه خسوف
معنی واژه خسوف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ماهگرفتگي 2- پنهانشدن، ناپديد شدن، فرورفتن | ||
متضاد | كسوف | ||
انگلیسی | lunar eclipse, lifelong | ||
عربی | خسوف القمر | ||
ترکی | tutulma | ||
فرانسوی | éclipse | ||
آلمانی | finsternis | ||
اسپانیایی | eclipse | ||
ایتالیایی | eclisse | ||
مرتبط | ماه گرفتگی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خسوف" در زبان فارسی به معنای گرفتگی یا پنهان شدن ماه هنگام وقوع یک پدیده نجومی است. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه و استفاده از آن آوردهام:
این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح و بهینه از کلمه "خسوف" کمک کند. | ||
واژه | خسوف | ||
معادل ابجد | 746 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xosuf | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (خُ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | xosuf | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خسوف | ||
پخش صوت |
گرفتگي ماه کلمه "خسوف" در زبان فارسی به معنای گرفتگی یا پنهان شدن ماه هنگام وقوع یک پدیده نجومی است. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه و استفاده از آن آوردهام: پیشوند و پسوند: "خسوف" یک اسم ساده است و به خودی خود نیازی به پیشوند یا پسوند ندارد. با این حال، میتوان آن را در ساختهای متفاوت به کار برد. به عنوان مثال: جنس کلمه: "خسوف" یک اسم مذکر است و در جملات باید از صیغهی مناسب استفاده کرد. به عنوان مثال: تطابق فعل و اسم: باید به تطابق فعلها با اسمها توجه کرد. مثلاً: نحوه نگارش: کلمه "خسوف" به صورت جدا و بدون هجاهای اضافی نوشته میشود. در متون رسمی و علمی باید املای صحیح آن رعایت شود. این نکات میتواند به شما در استفاده صحیح و بهینه از کلمه "خسوف" کمک کند.
چاه پر آب
چاه پر آب
1- ماهگرفتگي
2- پنهانشدن، ناپديد شدن، فرورفتن
كسوف
lunar eclipse, lifelong
خسوف القمر
tutulma
éclipse
finsternis
eclipse
eclisse
ماه گرفتگی