خسیس
licenseمعنی کلمه خسیس
معنی واژه خسیس
xasis
stingy
|
خسیس
مترادف:
1- بخيل، تنگنظر، كنس، لئيم، ممسك
2- پستفطرت، دون، رذل، فرومايه
متضاد:
خراج، بذال
1- پست، بيارزش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(خَ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
xasis
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
730
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
stingy | miserly , abject , mean , parsimonious , avaricious , ignoble , niggardly , base , costive , dastard , hard , penurious , skimpy , sordid , tight , ungenerous , vile , base-minded , base-spirited , close-fisted , tight-fisted , miser , moneybags , skinflint , tightwad , clam , curmudgeon , husband
ترکی
pinti
فرانسوی
avare
آلمانی
geizig
اسپانیایی
tacaño
ایتالیایی
avaro
عربی
بخيل | شحيح , هزيل , ضئيل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خسیس" به معنی بخل ورزیدن و یا از خود گذشتگی نکردن در مصرف مال و ثروت است. در زبان فارسی، برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه نکات زیر را در نظر داشته باشید:
-
نقش کلمه: "خسیس" یک صفت است و معمولاً به اشخاص یا ویژگیهای آنها اطلاق میشود. مثلاً: "او انسان خسیسی است."
-
نحوه صرف: این کلمه به صورت صفت در جملات مختلف استفاده میشود و معمولاً با اسم های جمع و مفرد به صورت زیر به کار میرود:
- خسیس (مفرد مذکر)
- خسیسه (مفرد مؤنث)
- خسیسان (جمع مذکر)
- خسیسات (جمع مؤنث)
-
استفادهها در جملات:
- "او همیشه خسیس است و از خرج کردن پرهیز میکند."
- "خسیس بودن به دیگران آسیب میزند."
-
نقاط قوت و ضعف در استفاده:
- اگرچه "خسیس" معانی منفی دارد، اما در برخی موارد میتوان به حس تدبیر و مدیریت مالی نیز اشاره کرد. در این صورت ممکن است استفاده از آن با احتیاط همراه باشد.
- نکات نگارشی:
- در متون رسمی و ادبی، بهتر است از توصیفهای فرعی یا فعلهایی که بخل و خساست را توصیف میکنند استفاده کنید، تا بار معنایی کلمه بهتر منتقل شود.
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "خسیس" به درستی و با دقت در نوشتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خسیس" در جمله آورده شده است:
- او به خاطر خسیس بودنش هیچ وقت برای دوستانش خرج نمیکند.
- همیشه از رفتار خسیس او شکایت میکردیم که هرگز حاضر نیست غذا را با ما تقسیم کند.
- وقتی فهمیدم که او خسیس است، دیگر به او اعتماد نکردم.
- خسیس بودن او باعث شد که هیچکس نتواند به او نزدیک شود.
- در مهمانی، همه متوجه خسیس بودن میزبان شدند که به سختی اسنکها را برای مهمانها حاضر میکرد.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید یا به موضوع خاصی علاقهمند هستید، لطفاً بفرمایید!