خشم
licenseمعنی کلمه خشم
معنی واژه خشم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | برآشفتگي، برافروختگي، تاو، تغير، تندخويي، سخط، طيره، عصبانيت، عصبيت، غضب، غيظ، قهر | ||
متضاد | مهر | ||
انگلیسی | anger, rage, wrath, fury, resentment, indignation, ire, temper, irritation, tantrum, bate, furore, choler, rampage, furiosity, furiousness, ramp, teen, heebie-jeebies | ||
عربی | غضب، حنق، غيظ، حزن، الغضب | ||
ترکی | kızgınlık | ||
فرانسوی | colère | ||
آلمانی | wut | ||
اسپانیایی | enojo | ||
ایتالیایی | rabbia | ||
مرتبط | عصبانیت، غیظ، براشفتگی، ستیز، میل مفرط، الهام، دیوانگی، اوقات تلخی زیاد، شدت، اضطراب، هیجان شدید و تند، رنجش، خلم، از جا در رفتگی، خوی، طبع، مزاج، خو، قلق، سوزش، ناراحتی، ازردگی، اوقات تلخی، کج خلقی، نگهداشتن، اضطراب عمومی، هیجان واضطراب مسری، تندی، صفرا، داد و بیداد، سطح شیب دار، پلکان، سکوب سراشیب، پلهء سراشیب، پیچ، اسیب، غصه، رنج، درد، اندوه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خشم" در زبان فارسی به معنی عصبانی بودن یا احساس نارضایتی شدید است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوان به بهبود نگارش و نیز انتقال مفهوم بهتری از کلمه "خشم" پرداخت. | ||
واژه | خشم | ||
معادل ابجد | 940 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | xašm | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: hešm, ēšm] | ||
مختصات | (خَ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xaSm | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خشم | ||
پخش صوت |
غضب، غيظ، قهر کلمه "خشم" در زبان فارسی به معنی عصبانی بودن یا احساس نارضایتی شدید است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نقطهگذاری: هنگام استفاده از "خشم" در جملات، باید به نقطهگذاری توجه کرد. برای مثال: "او از رفتار آن شخص خشمگین شد." استفاده از صفتها: کلمه "خشم" میتواند با صفات مختلفی همراه شود، مانند خشمگین، خشمآلود و... . به عنوان مثال: "خشم او به حدی بود که نمیتوانست کنترل کند." ترکیب با قیدها: میتوان این کلمه را با قیدهایی مثل "بسیار"، "کم"، "ناگهانی" و غیره ترکیب کرد. مثلاً: "ناگهانی خشم او را فرا گرفت." فعلهای مرتبط: جملات میتوانند با افعال مرتبط با "خشم" ساخته شوند، مانند: "خشمگین شدن"، "خشم را فرو خوردن"، و "خشم نشان دادن". زمینه معنایی: استفاده از "خشم" در متون باید با توجه به زمینه معنایی و احساسی متن انجام شود. مثلاً در ادبیات یا شعر، "خشم" میتواند نماد یا نشانهای از مبارزه یا مقاومت باشد. با رعایت این نکات میتوان به بهبود نگارش و نیز انتقال مفهوم بهتری از کلمه "خشم" پرداخت.
برآشفتگي، برافروختگي، تاو، تغير، تندخويي، سخط، طيره، عصبانيت، عصبيت، غضب، غيظ، قهر
مهر
anger, rage, wrath, fury, resentment, indignation, ire, temper, irritation, tantrum, bate, furore, choler, rampage, furiosity, furiousness, ramp, teen, heebie-jeebies
غضب، حنق، غيظ، حزن، الغضب
kızgınlık
colère
wut
enojo
rabbia
عصبانیت، غیظ، براشفتگی، ستیز، میل مفرط، الهام، دیوانگی، اوقات تلخی زیاد، شدت، اضطراب، هیجان شدید و تند، رنجش، خلم، از جا در رفتگی، خوی، طبع، مزاج، خو، قلق، سوزش، ناراحتی، ازردگی، اوقات تلخی، کج خلقی، نگهداشتن، اضطراب عمومی، هیجان واضطراب مسری، تندی، صفرا، داد و بیداد، سطح شیب دار، پلکان، سکوب سراشیب، پلهء سراشیب، پیچ، اسیب، غصه، رنج، درد، اندوه