جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
249
اطلاعات بیشتر واژه
واژه خشن
معادل ابجد 950
تعداد حروف 3
تلفظ xašen
نقش دستوری صفت
ترکیب (صفت) [قدیمی]
مختصات ( ~.)
آواشناسی xaSen
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر خشن
پخش صوت

درشت از هر چيز، زمخت، ناهموار، ناهنجار، درشت گرديدن
1- درشت، زبر، ضخيم، ناهموار، نخاله 2- بيادب، پرخاشگر، تند، تندخو، ستيزهخو، عصباني، عنيف، ناملايم
نرم، لطيف، ملايم 1- جدي، سختگير 2- ناهنجار، ناخوشآيند 3- زمخت، خشك 4- نافرهيخته، بيفرهنگ
rough, harsh, bearish, tough, coarse, rude, hoarse, raucous, scabrous, stark, boorish, crusty, brute, blatant, gruff, brusque, brutish, rowdy, unkempt, stocky, indelicate, truculent, blowsy, impolite, ragged, randy, wooden, woolly, blowzy, caddish, churlish, high, offish, plebeian, scraggy, sore, ungracious, unmannered, iron-bound, rough-and-ready, stour
صارِم
sert
rude
harsch
duro
duro
زمخت، ناهنجار، نا هموار، ناگوار، زننده، ناملایم، مثل خرس، بی تربیت، نکره، خرس وار، دشوار، سخت، شدید، محکم، سفت، بی ادب، گستاخ، زشت، تجاوز به عصمت، خشن در رفتار، خیلی نامرتب، گرفته، خفه، خرخری، پوسته پوسته، دان دان، هرزه، کامل، قوی، رک، شجاع، بی نزاکت، دهاتی، پوسته مانند، بی رحم، حیوان صفت، سبع، بی خرد، جانور خوی، رسوا، پر سر و صدا، خود نما، شلوغ کننده، بی معنی و بی ملاحظه، ترشرو، بد خلق، بی شعور، حیوانی، ددمنش، پست، سرکش، چموش، ژولیده، شانه نکرده، ناسترده، کلفت، کوتاه، چارشانه، وحشی، قصی القلب، ژیان، سرخ روی، سرخ گونه، غیر متمدن، پاره پاره، ژنده، کهنه، ناصاف، شهوانی، افسار گیسخته، زبان دراز، چوبی، از چوب ساخته شده، شق، پشمالو، پرپشم، پشم دار، پشم نما، شلخته، اوباش صفت، خشن ورذل، زیاد، عالی، بلند، مرتفع، گزاف، منزوی، دارای دندانههای غیر منظم، لاغر، دردناک، مجروح، مبرم، خارج از نزاکت، ناصواب، منفور، فاقد رفتار شایسته، بدون اداب، با اهن بسته، بزرگ، کشمکش، هیجان

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خشن" در زبان فارسی به معنای "زبر، ناهموار، یا بی‌رحم" است و برای استفاده درست از آن، می‌توان به چند نکته‌ی نگارشی و قواعدی اشاره کرد:

  1. جایگاه کلمه: "خشن" معمولاً به عنوان صفت استفاده می‌شود و می‌تواند قبل از اسم بیاید. به عنوان مثال:

    • پوست خشن
    • صدای خشن
  2. تطابق: هنگام استفاده از "خشن" به عنوان صفت، باید به تطابق آن با اسم توجه کرد. در زبان فارسی، صفات باید از نظر جنس و عدد با اسم مطابقت داشته باشند. اما چون "خشن" یک صفت کلی است، درباره‌ی جنس (مذكر یا مؤنث) تغییر نمی‌کند.

  3. جملات توصیفی: برای توصیف چیزها یا حالات می‌توانید از "خشن" در جملات توصیفی استفاده کنید:

    • این سطح خشن است.
    • او دارای صدای خشن است.
  4. قید بودن و ترکیب‌ها: "خشن" را می‌توان به عنوان قید هم در ترکیب‌های مختلف استفاده کرد، هرچند که این حالت کمتر رایج است.

    • او به طرز خشن برخورد کرد.
  5. حساسیت موضوع: در زمینه‌های خاص مانند نقد ادبی یا اجتماعی، کلمه "خشن" ممکن است بار معنایی خاصی داشته باشد، بنابراین توجه به زمینه استفاده مهم است.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "خشن" به‌درستی در جملات خود استفاده کنید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی