خنجری
licenseمعنی کلمه خنجری
معنی واژه خنجری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | dirk, poniard, stylet, bodkin, bowie knife, kandy | ||
عربی | خنجر، طعن بخنجر، ديرك | ||
مرتبط | خنجر، جنجر، دشنه، سیخ، قلم گراور سازی و حکاکی، نوعی جوالدوز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خنجری" به معنای کسی که خنجر دارد یا چیزی که به شکل خنجر است، میباشد. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
با این توضیحات، میتوانید از کلمه "خنجری" به طور صحیح و مناسب در نوشتار و گفتار استفاده کنید. | ||
واژه | خنجری | ||
معادل ابجد | 863 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خنجری | ||
پخش صوت |
ستبر ريش خنجري اشتاري اشتاريک کلمه "خنجری" به معنای کسی که خنجر دارد یا چیزی که به شکل خنجر است، میباشد. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، به نکات زیر توجه کنید: قافیه و ریشه: "خنجری" از ریشه "خنجر" ساخته شده است. پسوند "-ی" به آن افزوده شده که به معنای نسبت یا خاصیت است. املا: این کلمه به صورت "خنجری" نوشته میشود و باید به دقت در نوشتار آن توجه شود. جنس و عدد: "خنجری" به شکل مفرد است، اما میتوان با افزودن پسوندهای جمع، مانند "-ها"، آن را به جمع "خنجریها" تبدیل کرد. کاربرد در جمله: این کلمه میتواند به شکلهای مختلفی در جمله به کار رود. به عنوان مثال: با این توضیحات، میتوانید از کلمه "خنجری" به طور صحیح و مناسب در نوشتار و گفتار استفاده کنید.
dirk, poniard, stylet, bodkin, bowie knife, kandy
خنجر، طعن بخنجر، ديرك
خنجر، جنجر، دشنه، سیخ، قلم گراور سازی و حکاکی، نوعی جوالدوز