داغ
licenseمعنی کلمه داغ
معنی واژه داغ
dāq
hot
|
داغ
مترادف:
1- حار، سوزان، سوزنده، گرم
2- علامت، لكه، مهر، نشان، نشانه
3- اندوه، عزا، غم
متضاد:
سرد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [پهلوی: dāk]
مختصات:
(ص .)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
dAq
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
1005
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
hot | sultry , scorching , warmish , brand , stigma , mark , scorcher , stain , stamp , therm
ترکی
sıcak
فرانسوی
chaud
آلمانی
heiß
اسپانیایی
caliente
ایتالیایی
caldo
عربی
حار | ساخن , جديد , حامي , حام , حريف , متحمس , متبل , دافئ , طازج , لاذع , محب للجنس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «داغ» در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد، و برای نگارش صحیح آن، باید به نکات زیر توجه کرد:
-
نوشتار صحیح: کلمه «داغ» باید با حرف «د» نوشته شده و در حالتهای مختلف (اسم، صفت) به کار رود.
-
معانی مختلف:
- به معنای چیزی که به شدت گرم است (مانند «داغ غذا»).
- به معنای یک موضوع یا خبر تازه و مهم (مانند «داغ ترین اخبار»).
-
استفاده در جملات:
- «این قهوه هنوز داغ است.»
- «این خبر داغ دست به دست میچرخد.»
-
قواعد نگارشی:
- در نگارش جملات، از نگارش صحیح و رعایت قواعد زبان فارسی شامل نشانههای نگارشی، مثل ویرگول و نقطه، غافل نشوید.
- به کار بردن حروف بزرگ یا کوچک در ابتدای جملات و نامها نیز باید رعایت شود.
-
ترکیبها:
- «داغ کردن» (به معنای گرم کردن چیزی)
- «داغ شدن» (به معنای بالا رفتن دما یا در مورد مسائل)
- قید و صفت: میتوان «داغ» را به عنوان صفت یا قید بکار برد، مانند «داغترین روز تابستان» یا «این غذا خیلی داغ است».
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «داغ» به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "داغ" در جملهها آورده شده است:
- امروز هوا خیلی داغ است و باید به دنبال سایه بگردیم.
- قهوهام هنوز داغ است، باید کمی صبر کنم تا سرد شود.
- او بعد از ورزش کردن داغ و عرقکرده به خانه برگشت.
- این غذا خیلی داغ است، مراقب باشی که نسوزی!
- داغ قلبی که از عشق میجوشد، هیچگاه از بین نمیرود.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!