درم
licenseمعنی کلمه درم
معنی واژه درم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | درهم، دينار، ريال | ||
انگلیسی | dram,drachm | ||
عربی | درهم، جرعة من شراب مسكر | ||
ترکی | derm | ||
فرانسوی | derma | ||
آلمانی | derm | ||
اسپانیایی | cuero | ||
ایتالیایی | derm | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "درم" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و در متون مختلف به کاربردهای متفاوتی بربخورد. اما در کل، برای نوشتن و استفاده از این کلمه، برخی نکات قواعدی و نگارشی قابل توجه هستند:
با در نظر گرفتن این نکات، میتوانید از کلمه "درم" به درستی و با دقت در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | درم | ||
معادل ابجد | 244 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | deram | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [مٲخوذ از یونانی] [قدیمی] | ||
مختصات | (دِ رَ) [ یو . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | deram | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی درم | ||
پخش صوت |
درهم دراخما : يوناني در پهلوي کلمه "درم" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و در متون مختلف به کاربردهای متفاوتی بربخورد. اما در کل، برای نوشتن و استفاده از این کلمه، برخی نکات قواعدی و نگارشی قابل توجه هستند: معنای کلمه: ابتدا باید معنی "درم" مشخص شود. مثلاً در ادبیات فارسی، "درم" ممکن است به معنی "درهم" (واحد پول) یا "دریافت" (بهمعنای چیزی از کسی گرفتن) باشد. اعرابگذاری: اگر "درم" به معنای دریافت پول یا چیز دیگری استفاده شده است، اعرابگذاری آن ممکن است متفاوت باشد. در محتواهای رسمی میتوان از اعرابگذاری مناسب استفاده کرد. نقطهگذاری: در بیانیهها و متون رسمی، باید توجه کرد که در جملات صحیح از نقاط لازم (مانند ویرگول، نقطه، و ...) استفاده شود. ترکیبات: اگر "درم" بخواهد در ترکیب با کلمات دیگر قرار گیرد، باید به نحوه ادغام آنها دقت شود. مثلاً "درم من" یا "درم تو". استفاده از علائم نگارشی: در جملات و عبارات، باید نگارش صحیح و استفاده درست از علائم نگارشی مانند ویرگول و نقطه رعایت شود. با در نظر گرفتن این نکات، میتوانید از کلمه "درم" به درستی و با دقت در متون خود استفاده کنید.
ديرم زوزن جوجر همرس
- 1 دندان سودگي - 2 هموار شدن
(اسم) - 1 واحد سکه نقره (وزن و بهاي
آن در عصرهاي مختلف متفاوت بوده است) .
- 2 واحد وزن معاذل شش دانگ
(هر دانگ دو قيراط) .
درهم، دينار، ريال
dram,drachm
درهم، جرعة من شراب مسكر
derm
derma
derm
cuero
derm