دست میان
licenseمعنی کلمه دست میان
معنی واژه دست میان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «دست میان» در زبان فارسی به معنای «میان دست» است و معمولاً زمانی استفاده میشود که بخواهیم اشارهای به چیز یا فضایی بین دو دست یا در فاصلهای بین دو مورد داشته باشیم. در استفاده صحیح این عبارت، قواعد نگارشی و مواردی که باید رعایت شوند عبارتند از:
بهعنوان مثال، شما میتوانید بنویسید: "او یک نامه در دست میان خود داشت و به دقت آن را مطالعه کرد." در نهایت، خوب است همیشه متن خود را یک بار دیگر مرور کنید تا از لحاظ نگارشی و معنایی صحیح باشد. | ||
واژه | دست میان | ||
معادل ابجد | 565 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | اسم | ||
مختصات | ( ~.) (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دست میان | ||
پخش صوت |
غلاف و کمر شمشير . کلمه «دست میان» در زبان فارسی به معنای «میان دست» است و معمولاً زمانی استفاده میشود که بخواهیم اشارهای به چیز یا فضایی بین دو دست یا در فاصلهای بین دو مورد داشته باشیم. در استفاده صحیح این عبارت، قواعد نگارشی و مواردی که باید رعایت شوند عبارتند از: نقاط و ویرگولها: به درستی از ویرگول و نقطه در جملات استفاده کنید تا مفهوم جمله واضحتر باشد. به عنوان مثال: "من کتاب را در دست میان گذاشتم، اما نتوانستم آن را پیدا کنم." نحوهٔ نگارش: کلمات باید به طور دقیق و درست نوشته شوند. از نوشتن کلمات با حروف بزرگ و کوچک طبق قواعد زبان فارسی پیروی کنید. توافق اسمی: در جملاتی که از «دست میان» استفاده میشود، باید توجه داشته باشید که اسمها و افعال با یکدیگر در تعداد و جنس موافقت داشته باشند. بهعنوان مثال، شما میتوانید بنویسید:
"او یک نامه در دست میان خود داشت و به دقت آن را مطالعه کرد." در نهایت، خوب است همیشه متن خود را یک بار دیگر مرور کنید تا از لحاظ نگارشی و معنایی صحیح باشد.
يد، جانب، كف، سيطرة، خط، عامل، إشراف، براعة، شىء كاليد، عقرب الساعة، كتابة، مؤشر، الأيدى العاملة، أعطى، سلم باليد، بعث، ساعد باليد