دستی
licenseمعنی کلمه دستی
معنی واژه دستی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | manual, handy, portable, handmade, handworked | ||
عربی | كتيب، كراسة، كتيب وجيز، لوحة مفاتيح الأرغن، دوي، يدوي | ||
ترکی | manuel | ||
فرانسوی | manuel | ||
آلمانی | handbuch | ||
اسپانیایی | manual | ||
ایتالیایی | manuale | ||
مرتبط | انجام شده با دست، وابسته بدست، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، ماهر، قابل حمل، قابل انتقال، قابل حمل و نقل، سفری، ترابرپذیر، دست دوز، دست باف، مصنوع دست، یدی، دست | ||
واژه | دستی | ||
معادل ابجد | 474 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | صفت | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (بدین وسیله غایت عجز خود را نمایند) | ||
آواشناسی | dasti | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دستی | ||
پخش صوت |
- 1 منسوب به دست
مربوط به دست . - 2 ظرفي که بدست توان
بر داشت و استعمال کرد .
- 3 دستينه دست برنجن .
يا دستي و پشت دستي در جايي که
مخاطب را در صفتي و منقبتي ممتاز يابند
و مراد آنست که در پيش تو پشت دست بر زمين
گذاشته ايم (بدين وسيله
غايت عجز خود را نمايند) .
manual, handy, portable, handmade, handworked
كتيب، كراسة، كتيب وجيز، لوحة مفاتيح الأرغن، دوي، يدوي
manuel
manuel
handbuch
manual
manuale
انجام شده با دست، وابسته بدست، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، ماهر، قابل حمل، قابل انتقال، قابل حمل و نقل، سفری، ترابرپذیر، دست دوز، دست باف، مصنوع دست، یدی، دست