دو شاخه
license
98
1667
100
معنی کلمه دو شاخه
معنی واژه دو شاخه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | سد، سد بالحشو، سد منفذالمياه، أصاب بطلق ناري، عمل بجد، ضرب بجمع الكف، وصل جهاز كهربائي، صفع، قفل، طرحه ارضا، قابس، سدادة، فيشة، قابس كهرباء، فتحة برميل، دعاية تجارية، ضربة، قرص تبغ مضغوط، مضغة تبغ | ||
واژه | دو شاخه | ||
معادل ابجد | 916 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | اسم | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دو شاخه | ||
پخش صوت |
- 1 هر آلتي که در راس آن دو
ميله بشکل دو انگشت باشد . - 2 نوعي پيکان
داراي دو شعبه دو شاخ . - 3 يکي از
آلات شکنجه و آن چوبي است داراي
دو شعبه که آنرا بر گردن مجرمان گذارند .
سد، سد بالحشو، سد منفذالمياه، أصاب بطلق ناري، عمل بجد، ضرب بجمع الكف، وصل جهاز كهربائي، صفع، قفل، طرحه ارضا، قابس، سدادة، فيشة، قابس كهرباء، فتحة برميل، دعاية تجارية، ضربة، قرص تبغ مضغوط، مضغة تبغ