دود
licenseمعنی کلمه دود
معنی واژه دود
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بخار، دخان، وافور | ||
انگلیسی | smoke, fume, whiff | ||
عربی | دخان، شىء كالدخان، إنبعث الدخان، دخن، إنتشر كالدخان | ||
ترکی | sigara içmek | ||
فرانسوی | fumée | ||
آلمانی | rauch | ||
اسپانیایی | fumar | ||
ایتالیایی | fumo | ||
مرتبط | استعمال دود، گاز، نفخه، باد، بو، وزش، پف | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دود" از نظر قواعد فارسی و نگارشی به شرح زیر است:
در نهایت، استفاده درست و مناسب از کلمه "دود" در جملات و متنها به وضوح مفهوم مورد نظر کمک میکند. | ||
واژه | دود | ||
معادل ابجد | 14 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | dud | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ دودَة] (زیستشناسی) [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | dud | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دود | ||
پخش صوت |
جسم تيره رنگ شبيه بخار يا ابر که هنگام سوختن چيزي از کلمه "دود" از نظر قواعد فارسی و نگارشی به شرح زیر است: تعریف: "دود" به معنی ذرات ریزی است که به طور معمول از سوختن یا احتراق مواد تولید میشود و در هوا معلق میماند. نحوه نوشتن: این کلمه به صورت "دود" نوشته میشود و هیچگونه تغییر شکلی در نوشتار آن وجود ندارد. مفرد و جمع: "دود" یک کلمه جمعناپذیر است و به طور معمول به صورت مفرد استفاده میشود. اگر بخواهیم به مفاهیم بیشتر اشاره کنیم میتوان از عبارات توصیفی دیگر استفاده کرد (مثلاً "دودها" برای مقایسه). قسمتهای گفتاری: "دود" اسم است و میتواند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار رود. به عنوان مثال: قواعد نگارشی: در نهایت، استفاده درست و مناسب از کلمه "دود" در جملات و متنها به وضوح مفهوم مورد نظر کمک میکند.
آن جدا مي شود و بهوا مي رود
بخار، دخان، وافور
smoke, fume, whiff
دخان، شىء كالدخان، إنبعث الدخان، دخن، إنتشر كالدخان
sigara içmek
fumée
rauch
fumar
fumo
استعمال دود، گاز، نفخه، باد، بو، وزش، پف