دولتمندی
licenseمعنی کلمه دولتمندی
معنی واژه دولتمندی
opulence
|
دولتمندی
مترادف:
1- تمكن، تنعم، توانگري، ثروت، غنا
2- بختياري، دولتياري، سعادتمندي، كاميابي
متضاد:
بي نوايي، فقر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
544
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
opulence | government
عربی
رخاء | ترف , غنى , ثروة , رغادة بحبوحة , غزارة , سعة , وفرة , البهجة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «دولتمندی» به معنای وجود دولت و توانایی آن در انجام وظایف و مسئولیتها است و به عنوان یک واژه ترکیبی از «دولت» و «مندی» ایجاد شده است. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نوشتار صحیح: کلمه «دولتمندی» به این شکل نوشته میشود و در پردازشهای نگارشی باید به حروف آن دقت شود.
-
استفاده صحیح در جملات:
- مثال: «دولتمندی در یک کشور به معنای توانایی آن در ارائه خدمات و حفظ امنیت است.»
-
انتخاب مناسب زمان و مکان: این کلمه بیشتر در متون رسمی و اداری، مقالات علمی و در مباحث سیاسی و اجتماعی به کار میرود.
-
اجتناب از تکرار: در نوشتارهای رسمی، سعی شود از تکرار کلمه «دولتمندی» اجتناب شود و به جای آن از مترادفها یا تعابیر دیگری مانند «حضور دولت»، «فعالیتهای دولتی» و... استفاده شود.
- قواعد انشایی: در جملات انشایی بهتر است به ارتباط معنادار این کلمه با دیگر واژهها دقت شود.
لطفاً توجه داشته باشید که نگارش و قواعد مرتبط با هر واژه ممکن است به زمینه و موضوع نوشتار بستگی داشته باشد.