ذهنی
licenseمعنی کلمه ذهنی
معنی واژه ذهنی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- دروني، باطني 2- عقلي | ||
متضاد | عيني | ||
انگلیسی | subjective, intellectual, psychic, intrinsic, noetic, mental | ||
عربی | شخصي، ذاتي، غير موضوعي، فاعلى متعلق بالفاعل، وهمي | ||
ترکی | zihinsel | ||
فرانسوی | mental | ||
آلمانی | mental | ||
اسپانیایی | mental | ||
ایتالیایی | mentale | ||
مرتبط | درونی، فاعلی، وابسته بطرز تفکر شخص، خصوصی، فکری، عقلانی، خردمند، روشن فکر، دارای افکار بلند، روانی، روحی، معنوی، واسطه، ذاتی، باطنی، حقیقی، طبیعی، اصلی، معرفتی، ادراکی، هوشی، ذهن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ذهنی" در زبان فارسی به معنای مربوط به ذهن یا فکر است و به نوعی تفکر، قضاوت، یا تصورات اشاره دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به صورت نگارشی صحیح از کلمه "ذهنی" استفاده کرد. | ||
واژه | ذهنی | ||
معادل ابجد | 765 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | zehni | ||
نوع | صفت | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به ذهن) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | ( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) | ||
آواشناسی | zehni | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ذهنی | ||
پخش صوت |
منسوب به ذهن کلمه "ذهنی" در زبان فارسی به معنای مربوط به ذهن یا فکر است و به نوعی تفکر، قضاوت، یا تصورات اشاره دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نحوه نوشتن: کلمه "ذهنی" به صورت "ذهنی" نوشته میشود و نیازی به استفاده از خط تیره یا نشانههای دیگر ندارد. قید و صفت: "ذهنی" میتواند به عنوان صفت برای توصیف دیگر کلمات استفاده شود. به عنوان مثال: قید بودن: همچنین میتواند به عنوان قید نیز به کار رود: ترکیبها: ممکن است "ذهنی" در ترکیب با دیگر کلمات به کار رود و معانی متفاوتی بگیرد، مانند: استفاده در جملات: در جملات مختلف میتوان از "ذهنی" استفاده کرد: با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به صورت نگارشی صحیح از کلمه "ذهنی" استفاده کرد.
دروني باطني عقلي . يا وجود ذهني
وجود شي ء در ذهن شخص
مقابل وجود عيني وجود خارجي .
- 1 هوشي - 2 دروني
1- دروني، باطني
2- عقلي
عيني
subjective, intellectual, psychic, intrinsic, noetic, mental
شخصي، ذاتي، غير موضوعي، فاعلى متعلق بالفاعل، وهمي
zihinsel
mental
mental
mental
mentale
درونی، فاعلی، وابسته بطرز تفکر شخص، خصوصی، فکری، عقلانی، خردمند، روشن فکر، دارای افکار بلند، روانی، روحی، معنوی، واسطه، ذاتی، باطنی، حقیقی، طبیعی، اصلی، معرفتی، ادراکی، هوشی، ذهن