آبگینه
licenseمعنی کلمه آبگینه
معنی واژه آبگینه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آبگين، آينه، آيينه، زجاج، مرآت 2- شيشه 3- بلور 4- تيغ 5- الماس | ||
انگلیسی | crystal, glass | ||
عربی | مائي | ||
ترکی | sulu | ||
فرانسوی | aqueux | ||
آلمانی | wässrig | ||
اسپانیایی | acuoso | ||
ایتالیایی | acquoso | ||
مرتبط | کریستال، ابگینه، شیشه، لیوان، گیلاس، استکان، جام | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آبگینه" در زبان فارسی به معنای ظرفی شفاف و بلورین است که معمولاً برای نگهداری مایعات استفاده میشود. این کلمه به صورت ترکیبی از دو بخش "آب" و "گینه" (به معنای شیء یا ظرف) تشکیل شده است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
در نهایت، این کلمه یکی از نشانههای غنای زبان فارسی و ارزشهای فرهنگی و هنری آن است. | ||
واژه | آبگینه | ||
معادل ابجد | 88 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'ābgine | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: āpakēnak] ‹آبگین، آبگینک› | ||
مختصات | (نِ) [ په . ] (اِمر.) | ||
آواشناسی | 'Abgine | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آبگینه | ||
پخش صوت |
- 1 شيشه زجاج . کلمه "آبگینه" در زبان فارسی به معنای ظرفی شفاف و بلورین است که معمولاً برای نگهداری مایعات استفاده میشود. این کلمه به صورت ترکیبی از دو بخش "آب" و "گینه" (به معنای شیء یا ظرف) تشکیل شده است. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: تایپ صحیح: همواره کلمه "آبگینه" را با "گ" به صورت "گ" و نه "ک" تایپ کنید، زیرا نوشتن آن به شکل "آبکینه" نادرست است. نحوه استفاده در جمله: این کلمه را میتوان بهراحتی در جملات مختلف به کار برد؛ مثلاً: "من یک آبگینه زیبا دارم." زبان ادبی: استفاده از «آبگینه» در زبان ادبی و شعر فارسی رایج است و میتوان به استحکام واژه و بار معنایی آن توجه کرد. تفاوت با اصطلاحات دیگر: این کلمه را از کلمات مشابه مانند "شیشه" متمایز کنید؛ "شیشه" معمولاً به ظرف شفاف از جنس شیشه اشاره دارد در حالی که "آبگینه" بار معنایی خاصی دارد که به زیبایی و ظرافت اشیاء اشاره میکند. در نهایت، این کلمه یکی از نشانههای غنای زبان فارسی و ارزشهای فرهنگی و هنری آن است.
- 2 بلور . - 3 آينه ء زجاجي
- 4 ظرف شيشه يي ظرف شراب . - 5 الماس .
- 6 تيغ . - 7 آسمان . يا آبگينه بيمار .
قاروره تفسيره پيشيار . يا آبگينه
حلبي . آينه ء حلبي آينه ء فلزي که در
شهر حلب ميساختند . يا آبگينه شامي .
آينه ء شامي آينه ء منسوب بشهر شام .
يا آبگينه مخروط . بلور تراشيده .
1- آبگين، آينه، آيينه، زجاج، مرآت
2- شيشه
3- بلور
4- تيغ
5- الماس
crystal, glass
مائي
sulu
aqueux
wässrig
acuoso
acquoso
کریستال، ابگینه، شیشه، لیوان، گیلاس، استکان، جام