ادوات
licenseمعنی کلمه ادوات
معنی واژه ادوات
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آلات، ابزار، ادات، افزار، وسايل | ||
انگلیسی | gear, instrument, instruments | ||
عربی | معدات، ملابس، أمتعة، تعشق التروس، ملابس موضة، تروس مسننة، ممتلكات، دولاب، واصل، جهز، هيأ | ||
ترکی | aletleri | ||
فرانسوی | instruments | ||
آلمانی | instrumente | ||
اسپانیایی | instrumentos | ||
ایتالیایی | strumenti | ||
مرتبط | دنده، چرخ دنده، لوازم، اسباب، الات، وسیله، سند، الت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ادوات" در زبان فارسی به معنی «ابزارها» یا «وسایل» است و معمولاً در زمینههای مختلفی مانند فنون نظامی، مهندسی یا صنعتی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در جملات فارسی، میتوان نکات زیر را در نظر گرفت:
با رعایت این نکات میتوانید در نگارش و صحبت خود از کلمه "ادوات" به درستی و دقت استفاده کنید. | ||
واژه | ادوات | ||
معادل ابجد | 412 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'adavāt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ اداة] | ||
مختصات | (اَ دَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'adavAt | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ادوات | ||
پخش صوت |
آلت و افزارها کلمه "ادوات" در زبان فارسی به معنی «ابزارها» یا «وسایل» است و معمولاً در زمینههای مختلفی مانند فنون نظامی، مهندسی یا صنعتی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در جملات فارسی، میتوان نکات زیر را در نظر گرفت: توافق جمع و مفرد: "ادوات" جمع "ادوات" است و اگر بخواهید به صورت مفرد صحبت کنید، میتوانید از "دستگاه" یا "ابزار" استفاده کنید. نقطهگذاری: اگر کلمه "ادوات" در وسط جمله قرار گیرد، باید از قواعد نقطهگذاری صحیح پیروی کنید. مثلاً: "ادوات نظامی در این منطقه به کار گرفته شدند." تکیه و تاکید: در جملههایی که به اهمیت ادوات اشاره میشود، میتوانید از کلمات تکیهدار استفاده کنید. مثلاً: "این ادوات به ویژه در عملیاتهای دقیق بسیار مؤثرند." استفاده در جملات: در جملات، میتوانید از "ادوات" به صورتهای مختلفی استفاده کنید: با رعایت این نکات میتوانید در نگارش و صحبت خود از کلمه "ادوات" به درستی و دقت استفاده کنید.
آلات، ابزار، ادات، افزار، وسايل
gear, instrument, instruments
معدات، ملابس، أمتعة، تعشق التروس، ملابس موضة، تروس مسننة، ممتلكات، دولاب، واصل، جهز، هيأ
aletleri
instruments
instrumente
instrumentos
strumenti
دنده، چرخ دنده، لوازم، اسباب، الات، وسیله، سند، الت