راه راه
license
98
1667
100
معنی کلمه راه راه
معنی واژه راه راه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | corrugated, striped, brindle, brindled, stripy, canaliculate, fasciated, stripes | ||
عربی | المموج | ||
مرتبط | چین دار، مخطط، خط خط، خط دار، رنگ راهراه، خال دار، دارای پیچ های طولی، ابراه مانند، شیار دار، دارای پوشش، وتری، دارای راهراه رنگی | ||
واژه | راه راه | ||
معادل ابجد | 412 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
مختصات | (ص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی راه راه | ||
پخش صوت |
مخطط، آنکه خطوط رنگين داشته باشد
corrugated, striped, brindle, brindled, stripy, canaliculate, fasciated, stripes
المموج
چین دار، مخطط، خط خط، خط دار، رنگ راهراه، خال دار، دارای پیچ های طولی، ابراه مانند، شیار دار، دارای پوشش، وتری، دارای راهراه رنگی