رایج شدن
licenseمعنی کلمه رایج شدن
معنی واژه رایج شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | مرر، تجاوز، حدث، مر، عبر، تبادل، نجح، سير، أعد، رحل، شق طريقه، إنتقل إلى، أقر ب، ألغى إعلان، تغاضى، تغوط، تبرز، إجتاز بنجاح، أهمل، جهل، تخلى عن دوره في اللعب، مر الكرة للاعب آخر، طريق، علامة إجتياز، جواز مرور، بطاقة عضوية، أذن مرور، طعنة في المبارزة، نقل الأشياء بخفة اليد، متوسط، تذكرة دخول للمسرح مجانية، خطاب لمرور السفن في البحر، يمر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رایج شدن" در زبان فارسی به معنای عمومی و متداول شدن یک موضوع یا پدیده است. برای استفاده صحیح از این عبارت، قواعد زیر را در نظر داشته باشید:
در نهایت، استفاده از "رایج شدن" در متون علمی، ادبی، و عمومی بسته به زمینه و موضوع میتواند متفاوت باشد، بنابراین سعی کنید متناسب با محتوای خود از این عبارت استفاده کنید. | ||
واژه | رایج شدن | ||
معادل ابجد | 568 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی رایج شدن | ||
پخش صوت |
روان شدن، رواج داشتن کلمه "رایج شدن" در زبان فارسی به معنای عمومی و متداول شدن یک موضوع یا پدیده است. برای استفاده صحیح از این عبارت، قواعد زیر را در نظر داشته باشید: زمان فعل: وقتی از "رایج شدن" استفاده می کنید، معمولاً این عبارت در زمان حال یا آینده به کار میرود. مثلاً: "این روش به زودی رایج خواهد شد." فعل متعدی: "رایج شدن" خود یک فعل ناپایدار است و نیاز به مفعول ندارد. اما ممکن است برای تبیین آن از مفعول استفاده کنید: "این تکنیک در جامعه رایج شد." قید و حالت: میتوانید با قیدهای مختلف آن را توصیف کنید: "به سرعت رایج شدن" یا "به آرامی رایج شدن". جملات خبری و سؤالی: در جملات خبری میتوانید بگویید "این محصول در بازار رایج شده است." و در جملات سؤالی میتوانید بپرسید "آیا این روش در جامعه رایج شده است؟" در نهایت، استفاده از "رایج شدن" در متون علمی، ادبی، و عمومی بسته به زمینه و موضوع میتواند متفاوت باشد، بنابراین سعی کنید متناسب با محتوای خود از این عبارت استفاده کنید.
مرر، تجاوز، حدث، مر، عبر، تبادل، نجح، سير، أعد، رحل، شق طريقه، إنتقل إلى، أقر ب، ألغى إعلان، تغاضى، تغوط، تبرز، إجتاز بنجاح، أهمل، جهل، تخلى عن دوره في اللعب، مر الكرة للاعب آخر، طريق، علامة إجتياز، جواز مرور، بطاقة عضوية، أذن مرور، طعنة في المبارزة، نقل الأشياء بخفة اليد، متوسط، تذكرة دخول للمسرح مجانية، خطاب لمرور السفن في البحر، يمر