رعد
licenseمعنی کلمه رعد
معنی واژه رعد
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | آسمان غره، تندر، غرش، كنور | ||
| متضاد | آذرخش | ||
| انگلیسی | thunder | ||
| عربی | رعد، دوي، صوت الرعد، هدير، عاصفة، ضجيج، ترعد السماء، أرعد، هدر، لفظ متوعدا، دوى | ||
| ترکی | gök gürültüsü | ||
| فرانسوی | tonnerre | ||
| آلمانی | donner | ||
| اسپانیایی | trueno | ||
| ایتالیایی | tuono | ||
| مرتبط | آسمان غرش | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رعد" در زبان فارسی به معنی صدای بلند و ناگهانی است که در هنگام بروز طوفان و آسمان‌خراش‌ها شنیده می‌شود و معمولاً به همراه برق رخ می‌دهد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:
استفاده صحیح از "رعد" نه تنها به غنای متن شما کمک می‌کند بلکه به وضوح مفهوم نیز اضافه می‌نماید. | ||
| واژه | رعد | ||
| معادل ابجد | 274 | ||
| تعداد حروف | 3 | ||
| تلفظ | ra'd | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
| مختصات | (رَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
| آواشناسی | ra'd | ||
| الگوی تکیه | S | ||
| شمارگان هجا | 1 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی رعد | ||
| پخش صوت | |||
بانگ کردن آسمان و غريدن آن کلمه "رعد" در زبان فارسی به معنی صدای بلند و ناگهانی است که در هنگام بروز طوفان و آسمان‌خراش‌ها شنیده می‌شود و معمولاً به همراه برق رخ می‌دهد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، می‌توان به نکات زیر توجه کرد: استفاده در جملات: کلمه "رعد" معمولاً در جملات توصیفی یا بیانی به کار می‌رود. مثال: "صدای رعد در آسمان طنین انداز شد." جمع بسته‌اش: در فارسی، جمع "رعد" به صورت "رعدها" یا "رعدها" استعمال می‌شود، اما در مکالمات معمولی معمولاً به صورت مفرد استفاده می‌شود. نقش کلمه: "رعد" می‌تواند به عنوان اسم توصیفی یا فاعل در جمله به کار برود. مثلاً: "رعد آمد و آسمان را پر از صدا کرد." نکات نگارشی: در نوشتار، استفاده درست از جمله‌سازی و علامت‌های نگارشی (مانند ویرگول و نقطه) اهمیت دارد. مثلاً: "رعد و برق در آسمان درخشیدند، و باران آغاز شد." استفاده صحیح از "رعد" نه تنها به غنای متن شما کمک می‌کند بلکه به وضوح مفهوم نیز اضافه می‌نماید.
آسمان غره، تندر، غرش، كنور
آذرخش
thunder
رعد، دوي، صوت الرعد، هدير، عاصفة، ضجيج، ترعد السماء، أرعد، هدر، لفظ متوعدا، دوى
gök gürültüsü
tonnerre
donner
trueno
tuono
آسمان غرش
