رند
licenseمعنی کلمه رند
معنی واژه رند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | عيار، زرنگ، قلاش، لاابالي، لاقيد، محيل | ||
انگلیسی | rogue, city slicker, knave, rand | ||
عربی | راند | ||
ترکی | rand | ||
فرانسوی | rand | ||
آلمانی | rand | ||
اسپانیایی | rand | ||
ایتالیایی | rand | ||
مرتبط | ناقلا، قاپ، قاپنده، ادم دغل، شهری، پست و حقیر، سرباز، ادم رذل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رند" در زبان فارسی معانی و کارکردهای مختلفی دارد. در متنهای مختلف، میتواند به عنوان اسم، صفت، یا حتی در ترکیبهای خاصی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به نکاتی در مورد استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنیم:
به خاطر داشته باشید که توجه به زمینه و مفهوم به کار رفته بسیار مهم است، چرا که "رند" در متون مختلف معانی متفاوتی میتواند داشته باشد. | ||
واژه | رند | ||
معادل ابجد | 254 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | rand | ||
نقش دستوری | بن حال | ||
ترکیب | (بن مضارعِ رندیدن) [قدیمی] | ||
مختصات | (رِ نْ) [ معر. ] (ص .) | ||
آواشناسی | rand | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی رند | ||
پخش صوت |
زرنگ، حيله گر، بي باک کلمه "رند" در زبان فارسی معانی و کارکردهای مختلفی دارد. در متنهای مختلف، میتواند به عنوان اسم، صفت، یا حتی در ترکیبهای خاصی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به نکاتی در مورد استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنیم: نگارش: کلمه "رند" همیشه به همین شکل و با همین املاء نوشته میشود. معنا: "رند" در ادبیات فارسی به شخصی اشاره دارد که معمولاً عاشق و خوشذوق است، گاهی با جنبهای از سرخوشی و بیپروا بودن. همچنین در برخی متون، ممکن است به معنای زاهد یا عارف نیز به کار رود. جنس کلمه: "رند" در زبان فارسی یک اسم خاص است و معمولاً در مفهوم عاشقانه یا فلسفی به کار میرود. ترکیبها: "رند" میتواند در ترکیبهای مختلفی استفاده شود، مثلاً "رند عاشق" یا "رند سرمست". قافیه و شاعری: در شعر فارسی، "رند" یکی از واژههایی است که شاعران ایرانی بهخوبی از آن استفاده کردهاند و در قافیهسازی و ایجاد تصاویر ادبی کاربرد دارد. به خاطر داشته باشید که توجه به زمینه و مفهوم به کار رفته بسیار مهم است، چرا که "رند" در متون مختلف معانی متفاوتی میتواند داشته باشد.
عيار، زرنگ، قلاش، لاابالي، لاقيد، محيل
rogue, city slicker, knave, rand
راند
rand
rand
rand
rand
rand
ناقلا، قاپ، قاپنده، ادم دغل، شهری، پست و حقیر، سرباز، ادم رذل