روانی
licenseمعنی کلمه روانی
معنی واژه روانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جريان 2- روحي 3- سلاست، طلاقت | ||
انگلیسی | mental, psychic, supersensible, flow, fluency, versatility, facility, freedom, volubility, psychological | ||
عربی | عقلي، ذهني، فكري، روحي | ||
ترکی | psikolojik | ||
فرانسوی | psychologique | ||
آلمانی | psychologisch | ||
اسپانیایی | psicológico | ||
ایتالیایی | psicologico | ||
مرتبط | روحی، فکری، مغزی، دماغی، معنوی، ذهنی، واسطه، ماوراء محسوسات، مافوق احساس، ماوراء عالم حواس، جریان، گردش، روند، رودخانه، مد، تطبیق پذیری، همه کاره بودن، تنوع، اختلاف، تردستی، سهولت، امکان، وسیله، فرصت، وسیله تسهیل، ازادی، استقلال، اسانی، معافیت، چرخندگی، چرب زبانی، تحرک، روان | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "روانی" در زبان فارسی به معانی و کاربردهای مختلفی میتواند اشاره داشته باشد، و بسته به سیاق و متن، میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود. در ادامه به قواعد نگارشی و کاربردهای آن اشاره میشود: 1. معنی کلمه:
2. نگارش:
3. قواعد صرف و نحو:
4. ترکیبها:
5. استفاده در جملات مختلف:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "روانی" در جملات فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | روانی | ||
معادل ابجد | 267 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (رَ) (ص .) | ||
آواشناسی | ravAni | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی روانی | ||
پخش صوت |
جريان سيلان . کلمه "روانی" در زبان فارسی به معانی و کاربردهای مختلفی میتواند اشاره داشته باشد، و بسته به سیاق و متن، میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود. در ادامه به قواعد نگارشی و کاربردهای آن اشاره میشود: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "روانی" در جملات فارسی استفاده کنید.
1- جريان
2- روحي
3- سلاست، طلاقت
mental, psychic, supersensible, flow, fluency, versatility, facility, freedom, volubility, psychological
عقلي، ذهني، فكري، روحي
psikolojik
psychologique
psychologisch
psicológico
psicologico
روحی، فکری، مغزی، دماغی، معنوی، ذهنی، واسطه، ماوراء محسوسات، مافوق احساس، ماوراء عالم حواس، جریان، گردش، روند، رودخانه، مد، تطبیق پذیری، همه کاره بودن، تنوع، اختلاف، تردستی، سهولت، امکان، وسیله، فرصت، وسیله تسهیل، ازادی، استقلال، اسانی، معافیت، چرخندگی، چرب زبانی، تحرک، روان1. معنی کلمه:
2. نگارش:
3. قواعد صرف و نحو:
4. ترکیبها:
5. استفاده در جملات مختلف: