رود
licenseمعنی کلمه رود
معنی واژه رود
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جدول، جويبار، جوي، رودخانه، نهر 2- جگربند، جگرپاره، فرزند، كودك 3- ساز | ||
انگلیسی | river, stream, flood | ||
عربی | نهر، دفق | ||
ترکی | nehir | ||
فرانسوی | la rivière | ||
آلمانی | der fluss | ||
اسپانیایی | el río | ||
ایتالیایی | il fiume | ||
مرتبط | جریان، جوی، مسیل، جماعت، سیل، طوفان، دریا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رود" در زبان فارسی به معنای جریانی از آب است که معمولاً از کوهها به سمت زمینهای هموار حرکت میکند. در قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه میتوان به چند نکته اشاره کرد:
در نهایت، توجه به سیاق و مفهوم جمله برای استفاده صحیح از کلمه "رود" و ترکیبهای آن ضروری است. | ||
واژه | رود | ||
معادل ابجد | 210 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | rud | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) ‹روت، رت، اوروت› [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | rud | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی رود | ||
پخش صوت |
نهر بسيار عظيم که پس از سير در خشکي وارد دريا شود و کلمه "رود" در زبان فارسی به معنای جریانی از آب است که معمولاً از کوهها به سمت زمینهای هموار حرکت میکند. در قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه میتوان به چند نکته اشاره کرد: مفرد و جمع: "رود" شکل مفرد است و شکل جمع آن "رودها" یا "رودخانهها" میباشد. افعال و ترکیبات: این کلمه معمولاً در ترکیبهای مختلف مانند "رودخانه"، "رود بزرگ"، "رود جاری" و غیره به کار میرود. همچنین میتوان از افعالی مانند "جاری شدن"، "رودی شدن" و "بزرگتر شدن" در جملات استفاده کرد. حالتهای نحوی: کلمه "رود" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا حالت اضافی در جملات مختلف به کار رود. مثلاً: نشانههای دستوری: در نوشتار فارسی، رعایت نشانههای نگارشی مانند نقطه، ویرگول و نقل قول بسیار مهم است. برای مثال: در نهایت، توجه به سیاق و مفهوم جمله برای استفاده صحیح از کلمه "رود" و ترکیبهای آن ضروری است.
بمعني لخت و برهنه
1- جدول، جويبار، جوي، رودخانه، نهر
2- جگربند، جگرپاره، فرزند، كودك
3- ساز
river, stream, flood
نهر، دفق
nehir
la rivière
der fluss
el río
il fiume
جریان، جوی، مسیل، جماعت، سیل، طوفان، دریا