رومی
license
98
1667
100
معنی کلمه رومی
معنی واژه رومی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | Roman, Romanesque, roman | ||
عربی | كاثوليكي، رومي، لاتيني، الروماني أحد أبناء رومة، روماني | ||
ترکی | roma | ||
فرانسوی | romain | ||
آلمانی | römisch | ||
اسپانیایی | romano | ||
ایتالیایی | romano | ||
مرتبط | لاتین، اهل روم، مشتق از زبان لاتین، وابسته به تمدن رومی، از نژاد رومی، بسبک رومی | ||
واژه | رومی | ||
معادل ابجد | 256 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | rumi | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به روم، کشوری باستانی و بزرگ به مرکزیت ایتالیای کنونی که بخش بزرگی از اروپا، افریقای شمالی، و خاور نزدیک را در بر میگرفت) | ||
مختصات | (ص نسب .) | ||
آواشناسی | rumi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی رومی | ||
پخش صوت |
- 1 بادبان - 2 شهروند رم
(صفت) - 1 منسوب به روم
(پايتخت ايتاليا) از مردم روم رمي .
- 2 منسوب به روم (آسياي صغير)
از مردم آسياي صغير . يا رومي و زنگي
روز و شب . يا رومي و هندي روز و شب .
- 3 نوعي جامه . - 4 آهنگهايي که از
مملکت عثماني به ايران آمده و اغلب وزن
دو ضربي دارد .
Roman, Romanesque, roman
كاثوليكي، رومي، لاتيني، الروماني أحد أبناء رومة، روماني
roma
romain
römisch
romano
romano
لاتین، اهل روم، مشتق از زبان لاتین، وابسته به تمدن رومی، از نژاد رومی، بسبک رومی