جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
1701
اطلاعات بیشتر واژه
واژه رها کردن
معادل ابجد 480
تعداد حروف 7
نوع مصدر
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر رها کردن
پخش صوت

‎ - 1 نجات دادن
خلاص گشتن (از قيد و بند) .
‎ - 2 ول کردن آزاد گذاشتن .
1- ترك كردن، ول كردن 2- آزاد كردن، خلاص كردن، رهانيدن، نجات دادن
drop, abandon, unleash, release, liberate, leave, extricate, forsake, disentangle, let, disembarrass, unhook, uncork, unloose, forgo, loose, surrender, trigger, unbolt, unfasten, unfold, shoot, dispossess, hang off, unbend, uncouple, unfix, unhand, disencumber, to release
قطرة، هبوط، تدهور، إبعاد، ترجل، جرعة دواء، جرعة شراب، حبة بونبون، حلية مدلاة، هبوط الأسعار، إنخفاض الحرارة، هبوط في الضغط، إسقاط بالمظلة، نزل ستارة المسرح، ترك، سقوط، انخفض، سقط، نزل، انسحب، وقع، تدنى، إنهار، هبط النهر، قطر، انحدر، يسقط
انداختن، چکیدن، سقوط کردن، از قلم انداختن، ژوشیدن، تسلیم شدن، ترك گفتن، واگذار کردن، تبعید کردن، دل کندن، از بند باز کردن، منتشر ساختن، مرخص کردن، ازاد کردن، تجزیه کردن، گذاشتن، ترک کردن، رفتن، رهسپار شدن، عزیمت کردن، خلاصی بخشیدن، انکار کردن، پشت سرگذاشتن، ول کردن، از گیر در اوردن، باز کردن، اجازه دادن، اجاره دادن، اجاره رفتن، از گرفتاری خلاص کردن، از قلاب باز کردن، شل کردن، چوب پنبه بطری را بر داشتن، گشودن، ضعیف کردن، خودداری کردن از، چشم پوشیدن از، صرفنظر کردن از، شل و سست شدن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، سپردن، تحویل دادن، راه انداختن، ماشه کشیدن، اشکار کردن، اشکار شدن، فاش کردن، تاه چیزی را گشودن، زدن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، از تصرف محروم کردن، دور کردن، بیرون کردن، خلع ید کردن، بی بهره کردن، پس زدن، راست کردن، جدا کردن، از قلاده باز کردن، باز شدن، از حالت زوجی خارج کردن، غیر ثابت کردن، از دست دادن، از دست باز کردن، از قید ازاد کردن

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

واژه "رها کردن" یکی از معانی و مفاهیم مهم در زبان فارسی است و به معنی آزاد کردن یا ترک کردن چیزی یا کسی به کار می‌رود. در استفاده و نگارش این کلمه، برخی قواعد و نکات نگارشی وجود دارد که به شرح زیر است:

  1. جدا نوشتن: کلمه "رها کردن" به صورت جدا نوشته می‌شود، به‌گونه‌ای که فعل "کردن" به همراه "رها" ترکیب نمی‌شود. این یکی از نکات مهم املایی است.

  2. زمان فعل: در جملات به کار رفته، زمان فعل "کردن" باید با زمان جمله هماهنگ باشد. به عنوان مثال:

    • او رها کرد.
    • من در حال رها کردن هستم.
  3. استفاده از قید و صفات: می‌توان برای توصیف بهتر، قیدها یا صفات را به این عبارت اضافه کرد. مثلاً:

    • او به آرامی رها کرد.
    • اینجا را رها کن.
  4. جملات معکوس: در نگارش می‌توان جملاتی معکوس نیز ساخت که مفهوم "رها کردن" را به خوبی منتقل کند:

    • او همه چیز را رها کرد و رفت.
    • هیچ کس نمی‌تواند او را رها کند.
  5. نکات مفهوم: بیان مفهوم "رها کردن" در متن‌ها یا جملات باید با دقت و شفافیت انجام شود تا مخاطب به درک درست و واضحی از مفهوم برسد.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به زیبایی از کلمه "رها کردن" در متن‌های ادبی یا محاوره‌ای استفاده کرد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی