زاج
licenseمعنی کلمه زاج
معنی واژه زاج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | alum, vitriol, sulphate, sulfate, vitriolic | ||
عربی | الشب، حجر الشب | ||
ترکی | şap | ||
فرانسوی | alun | ||
آلمانی | alaun | ||
اسپانیایی | alumbre | ||
ایتالیایی | allume | ||
مرتبط | زاج سفید، تند و سوزنده، جوهر گوگرد زدن به، نمک جوهر گوگرد، توتیا، سخن تند، سولفات، جوهر گوگرد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "زاج" در زبان فارسی به معنای نوعی ماده شیمیایی است که معمولاً به عنوان رنگزا یا در فرآیندهای شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبانی ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "زاج" به طور صحیح و موثر در نوشتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | زاج | ||
معادل ابجد | 11 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | zāj | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) ‹زاچ، زچه› [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | zAj | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زاج | ||
پخش صوت |
زن نو زائيده کلمه "زاج" در زبان فارسی به معنای نوعی ماده شیمیایی است که معمولاً به عنوان رنگزا یا در فرآیندهای شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار، رعایت چند نکته نگارشی و قواعد زبانی ضروری است: نقطهگذاری: بهعنوان مثال، اگر "زاج" به عنوان نام یک ماده در جملهای ذکر شود، بهتر است پس از آن علامت نگارشی مناسب استفاده شود. استفاده در جملات: کلمه "زاج" میتواند به شکلهای مختلفی در جملات به کار رود. مهم است که با توجه به زمینه جمله، نوع جمله بهدرستی انتخاب شود. ترکیبهای کلامی: این کلمه میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود. در این صورت دقت به نوع ترکیب و همخوانی آن با قواعد زبانی مهم است. توجه به شکل نوشتاری و خوانایی: هنگام نوشتن متون، باید از خوانا بودن نوشته اطمینان حاصل کنیم و از بهکارگیری جملات طولانی و پیچیده خودداری کنیم. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "زاج" به طور صحیح و موثر در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
alum, vitriol, sulphate, sulfate, vitriolic
الشب، حجر الشب
şap
alun
alaun
alumbre
allume
زاج سفید، تند و سوزنده، جوهر گوگرد زدن به، نمک جوهر گوگرد، توتیا، سخن تند، سولفات، جوهر گوگرد