زری
licenseمعنی کلمه زری
معنی واژه زری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | brocade, purl, zari | ||
عربی | زركش، تطريز، وشي تطريز، طرز، الديباج | ||
ترکی | zari | ||
فرانسوی | zari | ||
آلمانی | zari | ||
اسپانیایی | zari | ||
ایتالیایی | zari | ||
مرتبط | پارچه ابریشمی گل برجسته، زربفت، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، زر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "زری" در زبان فارسی ممکن است به معانی مختلفی اشاره داشته باشد، از جمله نام، مواد و مصالح، یا اصطلاحات فرهنگی. در زیر به برخی از نکات مربوط به استفاده صحیح و نگارشی این واژه اشاره میشود:
چنانچه سوال بیشتری در زمینه واژه "زری" دارید، لطفاً مطرح کنید تا بتوانم بیشتر کمک کنم. | ||
واژه | زری | ||
معادل ابجد | 217 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | zari | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت نسبی، منسوب به زر) | ||
مختصات | (زَ) (ص نسب .) | ||
آواشناسی | zari | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زری | ||
پخش صوت |
- 1 خوار گرداندن خواراندن - 2 سر کلمه "زری" در زبان فارسی ممکن است به معانی مختلفی اشاره داشته باشد، از جمله نام، مواد و مصالح، یا اصطلاحات فرهنگی. در زیر به برخی از نکات مربوط به استفاده صحیح و نگارشی این واژه اشاره میشود: کتابت درست: واژه "زری" با "ز" و "ر" و "ی" نوشته میشود و در صورت لزوم باید بر سر آن تشدید یا دیگر علائم نگارشی را رعایت کرد. مناسب بودن با قواعد زبان: در جملات، مطابق با ساختار جمله و قواعد نحوی، باید مکان مناسب برای واژه "زری" را مشخص کرد. به عنوان مثال: استفاده از علامات نگارشی: اگر "زری" در جملهای به عنوان نام خاص استفاده میشود، باید به قواعد نامگذاری دقت کرد. به عنوان مثال، در ابتدای جمله، "زری" باید با حروف بزرگ نوشته شود: "زری به بازار رفت." توجه به سیاق معنایی: واژه "زری" ممکن است به واژههای دیگر یا اسامی خاص اشاره داشته باشد. بنابراین هنگام استفاده از آن در متنهایی با مفاهیم خاص، دقتهای لازم انجام شود تا منظور مشخص باشد. چنانچه سوال بیشتری در زمینه واژه "زری" دارید، لطفاً مطرح کنید تا بتوانم بیشتر کمک کنم.
کوفت زدن - 3 آکجويي
ناچيز
(صفت) - 1 منسوب به زر ساخته از
زر زرين طلايي . - 2 پارچه اي
که پودهاي آن از طلاست : زربفت .
brocade, purl, zari
زركش، تطريز، وشي تطريز، طرز، الديباج
zari
zari
zari
zari
zari
پارچه ابریشمی گل برجسته، زربفت، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، زر