ارث
licenseمعنی کلمه ارث
معنی واژه ارث
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ارثيه، تركه، متروكات، مردهريگ، ميراث | ||
انگلیسی | inheritance | ||
عربی | ميراث، إرث، ورث، منحة مشتركة، وراثة | ||
ترکی | miras | ||
فرانسوی | héritage | ||
آلمانی | nachlass | ||
اسپانیایی | herencia | ||
ایتالیایی | eredità | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ارث» در زبان فارسی به معنای دارایی یا مال است که پس از فوت فرد به وراث او منتقل میشود. در نوشتار فارسی، برای استفاده از این کلمه و نگارش آن، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
با رعایت این نکات میتوان به شکل صحیح و مؤثر از کلمه «ارث» در متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | ارث | ||
معادل ابجد | 701 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'ers | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | ( اِ ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'ers | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ارث | ||
پخش صوت |
ميراث يافتن،ميراث بردن، کلمه «ارث» در زبان فارسی به معنای دارایی یا مال است که پس از فوت فرد به وراث او منتقل میشود. در نوشتار فارسی، برای استفاده از این کلمه و نگارش آن، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت: نوشتار صحیح: کلمه «ارث» به همین شکل نوشته میشود و به هیچ وجه نباید تغییر یابد. استفاده در جملات: مانند هر واژهای، «ارث» نیز باید در جملات بهطور مناسب و بهدرستی استفاده شود. مثال: "پس از فوت پدر، ارث به فرزندان او منتقل شد." قواعد جمع: جمع کلمه «ارث» به صورت «ارثها» است. مثال: "ارثها باید مطابق با وصیت نامه تقسیم شوند." رابطه با واژههای دیگر: این کلمه معمولاً با واژههای حقوقی و مالی مرتبط است. میتوان در متنها از واژههایی مانند «وراث»، «مورد ارث»، «تقسیم ارث» و... استفاده کرد. با رعایت این نکات میتوان به شکل صحیح و مؤثر از کلمه «ارث» در متون فارسی استفاده کرد.
آنچه از مرده براي بازماندگان بماند
ارثيه، تركه، متروكات، مردهريگ، ميراث
inheritance
ميراث، إرث، ورث، منحة مشتركة، وراثة
miras
héritage
nachlass
herencia
eredità