ارثی
licenseمعنی کلمه ارثی
معنی واژه ارثی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hereditary, congenital, patrimonial, successive, sex-linked, inheritance | ||
عربی | موروث، ذو لقب، وراثي | ||
ترکی | kalıtsal | ||
فرانسوی | héréditaire | ||
آلمانی | erblich | ||
اسپانیایی | hereditario | ||
ایتالیایی | ereditario | ||
مرتبط | مادر زادی، ذاتی، موروثی، خلقی، وابسته میرای، پیاپی، پی در پی، متوالی، متواتر، توارثی، واقع در کروموزم جنسی، وابسته به جنسیت، ارث | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ارثی" در زبان فارسی صفتی است که به معنی مربوط به ارث یا به ارث رسیده میباشد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، چند نکته زیر را در نظر بگیرید:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "ارثی" در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | ارثی | ||
معادل ابجد | 711 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | 'ersi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ارثی | ||
پخش صوت |
مرده ريگي مانداکي رخنيک کلمه "ارثی" در زبان فارسی صفتی است که به معنی مربوط به ارث یا به ارث رسیده میباشد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، چند نکته زیر را در نظر بگیرید: نقطهگذاری: ترکیب با دیگر کلمات: جملهسازی: توجه به معنای کلمه: با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "ارثی" در نوشتههای خود استفاده کنید.
(صفت) منسوب به ارث موروثي .
hereditary, congenital, patrimonial, successive, sex-linked, inheritance
موروث، ذو لقب، وراثي
kalıtsal
héréditaire
erblich
hereditario
ereditario
مادر زادی، ذاتی، موروثی، خلقی، وابسته میرای، پیاپی، پی در پی، متوالی، متواتر، توارثی، واقع در کروموزم جنسی، وابسته به جنسیت، ارث