زنبور
licenseمعنی کلمه زنبور
معنی واژه زنبور
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bee, wasp | ||
عربی | نحلة، مسابقة تهجئة، إجتماع للعمل | ||
ترکی | bal arısı | ||
فرانسوی | abeille | ||
آلمانی | biene | ||
اسپانیایی | abeja | ||
ایتالیایی | ape | ||
مرتبط | زنبورعسل، مگس انگبین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «زنبور» در زبان فارسی به معنی حشرهای با نقش مهم در گردهافشانی و تولید عسل است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، میتوان به چند نکته زیر اشاره کرد:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه «زنبور» بهدرستی در متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | زنبور | ||
معادل ابجد | 265 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | zambur | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: زُنبور، جمع: زَنابیر] (زیستشناسی) | ||
مختصات | (زَ) [ ع . زُنبور ] (اِ.) | ||
آواشناسی | zanbur | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زنبور | ||
پخش صوت |
جانور کوچک پرنده و داراي دو بال که موسه و کنيز نيز کلمه «زنبور» در زبان فارسی به معنی حشرهای با نقش مهم در گردهافشانی و تولید عسل است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، میتوان به چند نکته زیر اشاره کرد: نقطهگذاری: در جملاتی که از کلمه «زنبور» استفاده میشود، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد. مثلاً: نحو و صرف: کلمه «زنبور» جزو اسمهای غیرمعدود است و به شکلهای مختلفی صرف میشود. مثلاً: سمتها و قیدها: در جملات میتوان این کلمه را بهعنوان فاعل، مفعول یا حتی قید به کار برد: ترکیبها: «زنبور» میتواند در ترکیب با کلمات دیگر به کار رود: با رعایت این نکات میتوان از کلمه «زنبور» بهدرستی در متون فارسی استفاده کرد.
گويند،
و نيش آن زهر آلود است ور بر چند قسم است که معروفتر آن
زنبور عسل است
bee, wasp
نحلة، مسابقة تهجئة، إجتماع للعمل
bal arısı
abeille
biene
abeja
ape
زنبورعسل، مگس انگبین