زنجیری
license
98
1667
100
معنی کلمه زنجیری
معنی واژه زنجیری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | chain, fetter, sling, link, bond, curb, catena, manacle, track, hobble, tow | ||
عربی | سلسلة، المقياس السلسلي، كبل، قيد، صفد | ||
ترکی | bir zincir | ||
فرانسوی | une chaîne | ||
آلمانی | eine kette | ||
اسپانیایی | una cadena | ||
ایتالیایی | una catena | ||
مرتبط | زنجیر، سلسله، رشته، حلقه، ریسه، قید، بخو، مانع، پا بند، فلاخن، رسن، قلاب سنگ، بند، تسمه تفنگ، پیوند، قلاب، حلقه زنجیر، دانه زنجیر، اوراق قرضه، رابطه، پیوستگی، ضمانت، جدول، لبه پیاده رو، بازداشت، هویزه، عنان، دست بند، مسیر، شیار، راه، خط، جاده، داد و بیداد، یدک کش، طناب، یدک کشی، دوتا | ||
واژه | زنجیری | ||
معادل ابجد | 280 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | zanjiri | ||
نوع | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به زنجیر) | ||
مختصات | (زَ) (ص نسب .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زنجیری | ||
پخش صوت |
- 1 منسوب به زنجير . - 2 لايق
زنجير و قيد : ديوانه زنجيري . - 3 ديوانه
chain, fetter, sling, link, bond, curb, catena, manacle, track, hobble, tow
سلسلة، المقياس السلسلي، كبل، قيد، صفد
bir zincir
une chaîne
eine kette
una cadena
una catena
زنجیر، سلسله، رشته، حلقه، ریسه، قید، بخو، مانع، پا بند، فلاخن، رسن، قلاب سنگ، بند، تسمه تفنگ، پیوند، قلاب، حلقه زنجیر، دانه زنجیر، اوراق قرضه، رابطه، پیوستگی، ضمانت، جدول، لبه پیاده رو، بازداشت، هویزه، عنان، دست بند، مسیر، شیار، راه، خط، جاده، داد و بیداد، یدک کش، طناب، یدک کشی، دوتا