ارشد
licenseمعنی کلمه ارشد
معنی واژه ارشد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بزرگ، كاپيتان، مبصر 2- بزرگتر، مسنتر | ||
متضاد | كهتر | ||
انگلیسی | senior, eldest, superior, elder, major, commander, classy, superordinate, first-born, higher-up, old-line | ||
عربی | كبير | ||
ترکی | kıdemli | ||
فرانسوی | senior | ||
آلمانی | senior | ||
اسپانیایی | sénior | ||
ایتالیایی | anziano | ||
مرتبط | قدیمی، بالا رتبه، بزرگتر، بزرگ، بالاتر، بزرگترین، مسن ترین، سالدارترین، برتر، عالی، مافوق، بالایی، ارشد کلیسا، عمده، اعظم، کبیر، درجه یک، نخست زاده، محافظه کار، دارای قدرت در اثر ارشدیت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ارشد» در زبان فارسی به معنای «بالاتر» یا «مسنتر» است و معمولاً به ترتیب یا درجهای بالاتر از دیگران اشاره دارد. در زیر نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه آورده شده است:
این نکات به شما کمک میکند تا در استفاده از کلمه «ارشد» دقت بیشتری داشته باشید و آن را به درستی در جملات خود به کار ببرید. اگر سؤالی دارید یا نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم! | ||
واژه | ارشد | ||
معادل ابجد | 505 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'aršad | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (اَ شَ) [ ع . ] (ص تف .) | ||
آواشناسی | 'arSad | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ارشد | ||
پخش صوت |
رشيد تر،راه راست،يابنده تر،برشد تر کلمه «ارشد» در زبان فارسی به معنای «بالاتر» یا «مسنتر» است و معمولاً به ترتیب یا درجهای بالاتر از دیگران اشاره دارد. در زیر نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه آورده شده است: نحوه نوشتار: کلمه «ارشد» به همین صورت و بدون تغییر نوشتاری استفاده میشود و باید با دقت به املای آن توجه شود. کاربرد: قواعد نحوی: مفاهیم مرتبط: این نکات به شما کمک میکند تا در استفاده از کلمه «ارشد» دقت بیشتری داشته باشید و آن را به درستی در جملات خود به کار ببرید. اگر سؤالی دارید یا نیاز به اطلاعات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
1- بزرگ، كاپيتان، مبصر
2- بزرگتر، مسنتر
كهتر
senior, eldest, superior, elder, major, commander, classy, superordinate, first-born, higher-up, old-line
كبير
kıdemli
senior
senior
sénior
anziano
قدیمی، بالا رتبه، بزرگتر، بزرگ، بالاتر، بزرگترین، مسن ترین، سالدارترین، برتر، عالی، مافوق، بالایی، ارشد کلیسا، عمده، اعظم، کبیر، درجه یک، نخست زاده، محافظه کار، دارای قدرت در اثر ارشدیت