لام تا کام
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
license
98
1667
100
معنی کلمه سپهدار معنی واژه سپهدار اطلاعات بیشتر واژه
انگلیسی
warden
عربی
بباه
ترکی
gardiyan
فرانسوی
directeur
آلمانی
aufseher
اسپانیایی
guardián
ایتالیایی
guardiano
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "سپهدار" در فارسی به معنای فرمانده سپاه یا رهبر نظامی است. در زیر به برخی قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه و کاربرد آن اشاره میکنم:
نویسهگردانی : کلمه "سپهدار" به صورت یکپارچه نوشته میشود و باید از نگارش جدا یا به صورت جداگانه پرهیز کرد.
نقطهگذاری : در متون رسمی و ادبی، سعی کنید از علائم نگارشی به درستی استفاده کنید. به عنوان مثال: "سپهدار به میدان آمد."
زبان رسمی : در نوشتار رسمی باید به معنی و کاربرد این کلمه به دقت توجه کرد و آن را در بافت مناسب به کار برد.
جمعسازی : دقت کنید که در صورت نیاز به جمع بستن این کلمه، بهطور عادی از واژه "سپهداران" استفاده میشود.
معناشناسی : این کلمه معمولاً در متون تاریخی و ادبی استفاده میشود، بنابراین توجه به بستر تاریخی آن در هنگام نگارش مهم است.
ترکیبها و عبارات : میتوان این کلمه را در ترکیب با کلمات دیگر استفاده کرد، مانند "سپهدار جنگ" یا "سپهدار قوم".
با رعایت این قواعد میتوانید از کلمه "سپهدار" بهدرستی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "سپهدار" در جمله ارائه میشود:
سپهدار فرزانهای بود که در جنگهای بزرگ تاریخ نقشی کلیدی ایفا کرد.
او به عنوان سپهدار لشکر، وظیفه هدایت نیروها را به عهده داشت.
در مراسمی که به یاد سپهدار های قدیمی برگزار شد، از شجاعت و فداکاری آنها تجلیل شد.
سپهدار در برابر دشمنان کشور ایستادگی کرد و دلیریهای بسیاری از خود نشان داد.
همواره داستانهای بزرگی درباره سپهدار ان باستانی نقل میشود که مردم را به یاد شجاعت و وفاداری میاندازد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی علاقهمندید، لطفاً بفرمایید.
واژه
سپهدار
معادل ابجد
272
تعداد حروف
6
تلفظ
sepahdār
نقش دستوری
صفت
ترکیب
(اسم، صفت فاعلی) ‹سپاهدار› (نظامی) [قدیمی]
آواشناسی
sepahdAr
الگوی تکیه
WWS
شمارگان هجا
3
منبع
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر
معنی سپهدار پخش صوت
فرهنگ فارسی هوشیار معنی فرمانده سپاهانگلیسی wardenعربی بباهترکی gardiyanفرانسوی directeurآلمانی aufseherاسپانیایی guardiánایتالیایی guardianoتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "سپهدار" در فارسی به معنای فرمانده سپاه یا رهبر نظامی است. در زیر به برخی قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه و کاربرد آن اشاره میکنم:
نویسهگردانی : کلمه "سپهدار" به صورت یکپارچه نوشته میشود و باید از نگارش جدا یا به صورت جداگانه پرهیز کرد.
نقطهگذاری : در متون رسمی و ادبی، سعی کنید از علائم نگارشی به درستی استفاده کنید. به عنوان مثال: "سپهدار به میدان آمد."
زبان رسمی : در نوشتار رسمی باید به معنی و کاربرد این کلمه به دقت توجه کرد و آن را در بافت مناسب به کار برد.
جمعسازی : دقت کنید که در صورت نیاز به جمع بستن این کلمه، بهطور عادی از واژه "سپهداران" استفاده میشود.
معناشناسی : این کلمه معمولاً در متون تاریخی و ادبی استفاده میشود، بنابراین توجه به بستر تاریخی آن در هنگام نگارش مهم است.
ترکیبها و عبارات : میتوان این کلمه را در ترکیب با کلمات دیگر استفاده کرد، مانند "سپهدار جنگ" یا "سپهدار قوم".
با رعایت این قواعد میتوانید از کلمه "سپهدار" بهدرستی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "سپهدار" در جمله ارائه میشود:
سپهدار فرزانهای بود که در جنگهای بزرگ تاریخ نقشی کلیدی ایفا کرد.
او به عنوان سپهدار لشکر، وظیفه هدایت نیروها را به عهده داشت.
در مراسمی که به یاد سپهدار های قدیمی برگزار شد، از شجاعت و فداکاری آنها تجلیل شد.
سپهدار در برابر دشمنان کشور ایستادگی کرد و دلیریهای بسیاری از خود نشان داد.
همواره داستانهای بزرگی درباره سپهدار ان باستانی نقل میشود که مردم را به یاد شجاعت و وفاداری میاندازد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی علاقهمندید، لطفاً بفرمایید.
جعبه لام تا کام لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری