سته
licenseمعنی کلمه سته
معنی واژه سته
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | berry, card | ||
عربی | حبة، الثمرة اللبية، جنى ثمر، التوت | ||
ترکی | ayarlamak | ||
فرانسوی | ensemble | ||
آلمانی | satz | ||
اسپانیایی | colocar | ||
ایتالیایی | impostato | ||
مرتبط | توت، حبه، دانه، حب، تخم ماهی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سته" در زبان فارسی به معنای "نُه" (عدد ۶) و یا در زبان عربی به معنای "پنج" (عدد ۵) به کار میرود. اما به طور عمومی، "سته" به عنوان یک واژه مستقل در زبان فارسی کاربرد ویژهای ندارد و ممکن است با قواعد نگارشی خاصی مورد بررسی قرار نگیرد. اگر میخواهید درباره نحوه نوشتار و کاربرد این کلمه در متون یا جملات مختلف صحبت کنید، این نکات میتوانند مفید باشند:
اگر سوال خاصی درباره کاربرد یا معانی این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر صحبت کنم! | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) البته! در اینجا چند مثال از کلمه "سته" در جملات مختلف آورده شده است:
اگر سؤال دیگری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم! | ||
واژه | سته | ||
معادل ابجد | 465 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sotoh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
مختصات | (س تَ) (اِمص .) | ||
آواشناسی | setah | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سته | ||
پخش صوت |
لجاج، ستيزه کلمه "سته" در زبان فارسی به معنای "نُه" (عدد ۶) و یا در زبان عربی به معنای "پنج" (عدد ۵) به کار میرود. اما به طور عمومی، "سته" به عنوان یک واژه مستقل در زبان فارسی کاربرد ویژهای ندارد و ممکن است با قواعد نگارشی خاصی مورد بررسی قرار نگیرد. اگر میخواهید درباره نحوه نوشتار و کاربرد این کلمه در متون یا جملات مختلف صحبت کنید، این نکات میتوانند مفید باشند: استفاده از عدد: در نوشتارهای رسمی، بهتر است عددها به صورت کلمهای نوشته شوند (مثلاً "شش" به جای "6"). جملات نمونه: میتوانید از "سته" در جملات مختلف استفاده کنید تا معنی و کاربرد آن روشنتر شود. برای مثال: اگر سوال خاصی درباره کاربرد یا معانی این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر صحبت کنم! البته! در اینجا چند مثال از کلمه "سته" در جملات مختلف آورده شده است: اگر سؤال دیگری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
berry, card
حبة، الثمرة اللبية، جنى ثمر، التوت
ayarlamak
ensemble
satz
colocar
impostato
توت، حبه، دانه، حب، تخم ماهی