سجده گاه
licenseمعنی کلمه سجده گاه
معنی واژه سجده گاه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سجده گه، سجودگاه 2- محراب | ||
انگلیسی | prostrate | ||
عربی | ساجد، منبطح، متمدد، مهنك القوى، واهن، سجد، سقطه أرضا، انبطح، خر، زل نفسه، غلب، نهك، سطح، السجود | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سجدهگاه" در زبان فارسی به معنای جایی است که شخص در آن سجده میکند. در نوشتن و به کار بردن این واژه، چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط به شرح زیر است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سجدهگاه" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | سجده گاه | ||
معادل ابجد | 98 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سجده گاه | ||
پخش صوت |
قبله ، مسجد کلمه "سجدهگاه" در زبان فارسی به معنای جایی است که شخص در آن سجده میکند. در نوشتن و به کار بردن این واژه، چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط به شرح زیر است: نوشتار درست: "سجدهگاه" به صورت ترکیب نوشته میشود و باید از هم جدا نباشد. همچنین، در نگارش آن توجه به درست نوشتن حروف و استفاده از فاصلهگذاری صحیح مهم است. با ترکیبها: این واژه یک ترکیب دو قسمتی است: "سجده" + "گاه". "گاه" در اینجا به معنای مکان است و به مکان خاصی اشاره دارد که فعالیت سجده انجام میشود. نحوه استفاده: میتوان از این واژه در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: تلفظ: در تلفظ "سجدهگاه"، تأکید بر "گاه" است و "سجده" به صورت ملایمتر تلفظ میشود. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سجدهگاه" به درستی در نوشتههای خود استفاده کنید.
1- سجده گه، سجودگاه
2- محراب
prostrate
ساجد، منبطح، متمدد، مهنك القوى، واهن، سجد، سقطه أرضا، انبطح، خر، زل نفسه، غلب، نهك، سطح، السجود