سحر
licenseمعنی کلمه سحر
معنی واژه سحر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بامدادان، پگاه، سپيده دم، شبگير، شفق، فلق | ||
متضاد | غروب | ||
انگلیسی | magic, dawn, witchcraft, enchantment, sorcery, brightening, charm, black magic, theurgy, witchery, wizardry, bewitchment, aurora, black art, conjuration, daydawn, dayspring, incantation, thaumaturgy | ||
مرتبط | جادو، ساحری، فریب، سپیده دم، سحرگاه، سپیده، بامداد، فجر، جادو گری، نیرنگ، افسون گری، افسون، طلسم، فریبندگی، دلربایی، جادویی، فریفتگی، سرخی شفق، اغاز، التماس، افسون خوانی، اعجاز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سحر" در زبان فارسی به معنای زمان سپیدهدم یا صبح زود و همچنین به معنای جادو و جادوگری وجود دارد. در اینجا به برخی از نکات و قواعد نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
این نکات میتواند به شما کمک کند تا واژه "سحر" را به درستی در متون خود به کار ببرید. | ||
واژه | سحر | ||
معادل ابجد | 268 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sahar | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اَسحار] | ||
مختصات | (س ) [ ع . ] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سحر | ||
پخش صوت |
جادو کردن و فريفتن، محتاج و با علت کردن کلمه "سحر" در زبان فارسی به معنای زمان سپیدهدم یا صبح زود و همچنین به معنای جادو و جادوگری وجود دارد. در اینجا به برخی از نکات و قواعد نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میکنم: تلفظ: "سحر" به صورت "sahar" تلفظ میشود و باید به تلفظ صحیح آن دقت شود. نوع کلمه: "سحر" به عنوان یک اسم، هم میتواند معنای زمان (صبح زود) داشته باشد و هم به معنای جادو و جادوگری. نحوه استفاده: نقطهگذاری: اگر کلمه "سحر" در پایان یک جمله قرار گیرد، نیاز به ویرگول یا نقطه وجود دارد، مثلاً "سحر به زیبایی و آرامش مربوط است." معنی افعال: افعال مرتبط با "سحر" ممکن است به صورت "سحر کردن" و "سحر شدن" استفاده شوند. جمع و مفرد: "سحر" به صورت مفرد آورده میشود و جمع خاصی برای آن وجود ندارد، مگر در زمینههای خاص که ممکن است "سحرها" به عنوان جمع غیررسمی استفاده شود. این نکات میتواند به شما کمک کند تا واژه "سحر" را به درستی در متون خود به کار ببرید.
بامدادان، پگاه، سپيده دم، شبگير، شفق، فلق
غروب
magic, dawn, witchcraft, enchantment, sorcery, brightening, charm, black magic, theurgy, witchery, wizardry, bewitchment, aurora, black art, conjuration, daydawn, dayspring, incantation, thaumaturgy
جادو، ساحری، فریب، سپیده دم، سحرگاه، سپیده، بامداد، فجر، جادو گری، نیرنگ، افسون گری، افسون، طلسم، فریبندگی، دلربایی، جادویی، فریفتگی، سرخی شفق، اغاز، التماس، افسون خوانی، اعجاز