سذاب
licenseمعنی کلمه سذاب
معنی واژه سذاب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sacrifice | ||
عربی | تضحية، ذبيحة، قربان، أضحية، ضحية، خسارة، فدى، ضحى، باع بخسارة، قرب بأضحية، تصحية | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سذاب" یکی از واژههای فارسی است که به معنی گیاه دارویی معروف به "سذاب" (در انگلیسی: rue) به کار میرود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به شکلی مؤثر از کلمه "سذاب" در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | سذاب | ||
معادل ابجد | 763 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sozāb | ||
ترکیب | (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] | ||
مختصات | (سَ) (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سذاب | ||
پخش صوت |
سذاب کلمه "سذاب" یکی از واژههای فارسی است که به معنی گیاه دارویی معروف به "سذاب" (در انگلیسی: rue) به کار میرود. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نحوه نوشتار: کلمه "سذاب" باید به صورت صحیح و با رعایت اصول نگارشی نوشته شود. املای آن به صورت «سذاب» است. استفاده از حروف اضافه: هنگامی که این کلمه در جملات به کار میرود، باید از حروف اضافه و سایر اجزای جمله به درستی استفاده شود. به طور مثال: علامتگذاری: در صورت نیاز، از ویرگول یا نقطه و سایر نشانههای نگارشی دیگر استفاده کنید تا جملات درست و قابل فهم باشند. قواعد صرف و نحو: در جملاتی که شامل کلمه "سذاب" است، باید به قواعد صرف و نحو توجه کرد. به عنوان مثال: نکات دستوری: در مورد جمع و مفرد این کلمه، "سذاب" به صورت مفرد استفاده میشود و برای جمع آن میتوان از "سذابات" استفاده کرد، اگرچه این شکل کمتر رایج است. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به شکلی مؤثر از کلمه "سذاب" در نوشتههای خود استفاده کنید.
پارسي تازي گشته سداب از گياهان
تا چون تو دگر نبايدش داشت
از رشک به خود سداب برداشت
(تحفه العراقين خاقاني) پيغن
(اسم) گياهي است از رده دولپه ييهاي
جدا گلبرگ که سر دسته تيره سدابيان
ميباشد . اين گياه از قديم مورد توجه
بوده و در اکثر نقاط ميرويدارتفاعش بين
30 تا 80 سانتيمتر و برگهايش بدو صورت
ساده (در نواحي مجاور گل) و دوتايي و
سه تايي (در قسمتهاي پايين گياه)
ميباشد . برگهايش ضخيم و آبدار و سبز
مايل به آبي است . گلهايش زرد رنگ و
ميوه اش کپسول و شامل دانه هايي برنگ مايل
به قهوه يي است از همه قسمتهاي اين گياه
بويي نامطبوع و مهوع استشمام ميشود از
رگهاي آن گلوکزيد بنام روتين و روتوزيد
استخراج کنند و نيز اسانسي از آن ميگيرند
که بويي قوي و طعمي تلخ و تند دارد گياه
مزبور در تداوي به عنوان قاعده آور
ضد کرم و معرق استعمال ميشود فيجن
سذاب خفت آهو دوستک صحرايي . يا
سداي کوهي . - 1 اسپند . - 2 تاپسيا .
sacrifice
تضحية، ذبيحة، قربان، أضحية، ضحية، خسارة، فدى، ضحى، باع بخسارة، قرب بأضحية، تصحية