ارکستر
licenseمعنی کلمه ارکستر
معنی واژه ارکستر
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | orchestra, band | ||
| عربی | أوركسترا، الأوركسترا، فرقة موسيقية، فن الأوركسترا | ||
| ترکی | orkestra | ||
| فرانسوی | orchestre | ||
| آلمانی | orchester | ||
| اسپانیایی | orquesta | ||
| ایتالیایی | orchestra | ||
| مرتبط | ارکست، جایگاه ارکست، دسته نوازندگان، باند، نوار، روبان، اتحاد، بند و زنجیر | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ارکستر» در زبان فارسی به معنای گروهی از نوازندگان است که با هم موسیقی می‌نوازند. این کلمه به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
اگر سوال بیشتری درباره قواعد نگارشی یا کاربرد این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم! | ||
| واژه | ارکستر | ||
| معادل ابجد | 881 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| تلفظ | 'orkestr | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [فرانسوی: orchestre، مٲخوذ از یونانی] (موسیقی) | ||
| مختصات | (فره ) | ||
| آواشناسی | 'orkesr | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی ارکستر | ||
| پخش صوت | |||
فرانسوي - 1 نواختگاه : جاي نوازندگان کلمه «ارکستر» در زبان فارسی به معنای گروهی از نوازندگان است که با هم موسیقی می‌نوازند. این کلمه به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد: نوشتن با حروف درست: کلمه «ارکستر» باید به همین شکل نوشته شود و از اختصارات یا تغییرات نادرست آن باید خودداری کرد. نحو و دستور زبان: این کلمه معمولاً به عنوان اسم جمع مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند به صورت مفرد و جمع به کار رود. مثلاً: نقطه‌گذاری: در句های حاوی کلمه «ارکستر»، باید دقت کرد که در صورت نیاز به نقطه‌گذاری مناسب، از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی به درستی استفاده شود. استفاده در جملات توصیفی: می‌توان از این کلمه در جملات توصیفی با قیدها و صفت‌ها استفاده کرد. مانند: اگر سوال بیشتری درباره قواعد نگارشی یا کاربرد این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!
- 2 همنوازان : گروه نوازندگان
(اسم) - 1 در يونان قديم نام محل
نوازندگان با مجموعه ء سازها که با همکاري
يک قطعه ء موسيقي را اجرا کنند .
يا ارکسترسنفنيک . ارکستر بزرگي که براي
اجراي سنفني ها اوورتورها کنسرتوها و
غيره بکار برده شود . اين ارکستر از
سازهاي زهي بادي و کوبي تشکيل ميشود .
تعداد اين سازها باندازه ء معيني است و
نسبت مشخصي هم با يکديگر دارند .
orchestra, band
أوركسترا، الأوركسترا، فرقة موسيقية، فن الأوركسترا
orkestra
orchestre
orchester
orquesta
orchestra
ارکست، جایگاه ارکست، دسته نوازندگان، باند، نوار، روبان، اتحاد، بند و زنجیر
