سرودن
licenseمعنی کلمه سرودن
معنی واژه سرودن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سراييدن، شعرگفتن 2- آواز خواندن، تغني كردن | ||
انگلیسی | compose, sing | ||
عربی | تشكل، نظم، ركب، نضد، كتب، ألف الألحان، جمع، سوى، أنهى، مؤلف موسيقى | ||
مرتبط | ساختن، درست کردن، تصنیف کردن، خواندن، سراییدن، سرود خواندن، اواز خواندن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سرودن" در زبان فارسی به معنای "سرودن" یا "نوشتن شعر" است و در ساختارهای مختلفی به کار میرود. با توجه به قواعد فارسی و نگارشی، نکاتی را درباره این کلمه و نحوه استفاده از آن مطرح میکنیم:
به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "سرودن" و توجه به ساختارهای زبانی و نگارشی میتواند به غنای نوشتار شما بیفزاید. | ||
واژه | سرودن | ||
معادل ابجد | 320 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | sorudan | ||
ترکیب | (مصدر متعدی) [پهلوی: srūtan] | ||
مختصات | (سُ دَ) [ په . ] (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سرودن | ||
پخش صوت |
سراييدن، شعر گفتن، نظم کردن کلمه "سرودن" در زبان فارسی به معنای "سرودن" یا "نوشتن شعر" است و در ساختارهای مختلفی به کار میرود. با توجه به قواعد فارسی و نگارشی، نکاتی را درباره این کلمه و نحوه استفاده از آن مطرح میکنیم: صرف فعل: کلمه "سرودن" به عنوان یک فعل، در زمانهای مختلف صرف میشود. برای مثال: قواعد نگارشی: در نوشتن، لازم است که به قواعد نگارشی توجه شود. به عنوان مثال: سخنوری و بیان احساسات: برای نشاندن قدرت کلمه "سرودن" در اشعار و نگارش ادبی، گاهی بهتر است از توصیف احساسات و تجربیات شخصی استفاده شود. استفاده در شعر: به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "سرودن" و توجه به ساختارهای زبانی و نگارشی میتواند به غنای نوشتار شما بیفزاید.
1- سراييدن، شعرگفتن
2- آواز خواندن، تغني كردن
compose, sing
تشكل، نظم، ركب، نضد، كتب، ألف الألحان، جمع، سوى، أنهى، مؤلف موسيقى
ساختن، درست کردن، تصنیف کردن، خواندن، سراییدن، سرود خواندن، اواز خواندن