سعه
licenseمعنی کلمه سعه
معنی واژه سعه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- سعت، فراخي، گنجايش، سعت، وسعت | ||
متضاد | تنگي، ضيق 1- گسترش، گشايش | ||
انگلیسی | about | ||
عربی | عن، حول، بشأن، على وشك أن، في المتناول، حوالي، نحو، تقريبا، بحوالي، على مقربة | ||
ترکی | saat | ||
فرانسوی | l'heure | ||
آلمانی | die stunde | ||
اسپانیایی | la hora | ||
ایتالیایی | l'ora | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سعه" در زبان فارسی به معنای گشایش، وسعت و فراخی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
این نکات به شما کمک میکند تا کلمه "سعه" را به درستی در نگارش خود به کار ببرید. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) ۱. سعه صدر یکی از ویژگیهای مهم در مدیریت تعارضات است. ۲. او با سعهی قلبش توانست به حرفهای دوستانش گوش دهد و درک کند. ۳. برای یادگیری مهارتهای جدید، سعهی روحی و ذهنی لازم است. | ||
واژه | سعه | ||
معادل ابجد | 135 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | se'e | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: سعَة] ‹سعت› [قدیمی] | ||
مختصات | (سَ عَ) [ ع . سعة ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | se'e | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سعه | ||
پخش صوت |
- 1 گشاد گي - 2 توانگري - 3 تاب و توان کلمه "سعه" در زبان فارسی به معنای گشایش، وسعت و فراخی است. در نگارش و استفاده از این کلمه، به نکات زیر توجه کنید: املا: کلمه "سعه" به صورت "سعه" نوشته میشود و در هیچ شرایطی به شکل دیگری نوشته نمیشود. نحوهی استفاده: این کلمه معمولاً در جملاتی به کار میرود که به موضوعاتی از قبیل گشایش فکری، وسعت خیالی یا ظرفیت اشاره دارند. به عنوان مثال: "سعه صدر در پذیرش نظرات مختلف ضروری است." صرف و نحو: "سعه" به عنوان اسم به کار میرود و میتواند با صفات مختلف توصیف شود. مثلاً: "سعهی کلمه، سعهی فکر". این نکات به شما کمک میکند تا کلمه "سعه" را به درستی در نگارش خود به کار ببرید. ۱. سعه صدر یکی از ویژگیهای مهم در مدیریت تعارضات است.
۲. او با سعهی قلبش توانست به حرفهای دوستانش گوش دهد و درک کند.
۳. برای یادگیری مهارتهای جدید، سعهی روحی و ذهنی لازم است.
(اسم) سعت . يا سعت صدر . - 1 گشادگي
سينه . - 2 همت عالي نظر بلند .
- 3 گشاده دستي دست و دل باز بودن .
يا سعت مشرب . آزاد انديشي آزاد فکري .
1- سعت، فراخي، گنجايش، سعت، وسعت
تنگي، ضيق
1- گسترش، گشايش
about
عن، حول، بشأن، على وشك أن، في المتناول، حوالي، نحو، تقريبا، بحوالي، على مقربة
saat
l'heure
die stunde
la hora
l'ora