سفر
licenseمعنی کلمه سفر
معنی واژه سفر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | [عربی، جمع: اَسفار] | ||
متضاد | حضر | ||
انگلیسی | travel,trip,journey,tour,voyage,expedition,trek,pilgrimage,book,campaign,junket,progress,volume,travelling | ||
عربی | رحلة | ||
ترکی | bir gezi | ||
فرانسوی | un voyage | ||
آلمانی | eine reise | ||
اسپانیایی | un viaje | ||
ایتالیایی | un viaggio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سفر" در زبان فارسی به معنای سفر کردن یا رفتن به مکانی دیگر است. برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به طور مؤثر از کلمه "سفر" در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | سفر | ||
معادل ابجد | 340 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sefr | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (س ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | safar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سفر | ||
پخش صوت |
از شهري به شهر ديگر رفتن کلمه "سفر" در زبان فارسی به معنای سفر کردن یا رفتن به مکانی دیگر است. برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه، به نکات زیر توجه کنید: نوشتار صحیح: کلمه "سفر" باید بهدرستی و با حروف فارسی نوشته شود. بهطور کلی از حرف "س" در ابتدای کلمه و "ر" در انتها، و با دقت به استفاده از حروف صحیح. نوع وابستگی: کلمه "سفر" میتواند به تنهایی و یا به همراه دیگر کلمات برای نشان دادن نوع سفر، مقصد، یا زمان سفر استفاده شود. به عنوان مثال: قاعده جمع: جمع کلمه "سفر" "سفرها" است. بهعنوان مثال: سفرهای ما به کشورهای مختلف. قید و وصف: با استفاده از قیدها و صفات، میتوان جملات پیچیدهتری ساخت. مثلاً: استفاده از فعل: کلمه سفر عموماً با افعال سفر کردن، انجام دادن، آغاز کردن و... ترکیب میشود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به طور مؤثر از کلمه "سفر" در نوشتار خود استفاده کنید.
کتاب بزرگ
[عربی، جمع: اَسفار]
حضر
travel,trip,journey,tour,voyage,expedition,trek,pilgrimage,book,campaign,junket,progress,volume,travelling
رحلة
bir gezi
un voyage
eine reise
un viaje
un viaggio