سلطانی
licenseمعنی کلمه سلطانی
معنی واژه سلطانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sultan, king, sovereign, monarch, potentate, soltani | ||
عربی | سلطان، سلطان حاكم، الديك السلطاني | ||
ترکی | sultani | ||
فرانسوی | soltani | ||
آلمانی | soltani | ||
اسپانیایی | soltani | ||
ایتالیایی | soltani | ||
مرتبط | سلطان، امیر، خسرو، پادشاه، شاه، شهریار، فرمانروا، سایس، طرفدار، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، خدیو، فرمانروای مقتدر، شخص توانا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «سلطانی» در زبان فارسی به عنوان صفت و همچنین به عنوان اسم میتواند به کار برود. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
در مجموع، «سلطانی» کلمهای است که در متون مختلف به عنوان صفتی مرتبط با سلطنت و پادشاهی به کار میرود و باید با دقت به قواعد نگارشی و نحوی زبان فارسی استفاده شود. | ||
واژه | سلطانی | ||
معادل ابجد | 160 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | ( ~ .) [ ع - فا. ] (ص نسب .) | ||
آواشناسی | soltAni | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سلطانی | ||
پخش صوت |
شاهي کلمه «سلطانی» در زبان فارسی به عنوان صفت و همچنین به عنوان اسم میتواند به کار برود. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نوع واژه: «سلطانی» از ریشه «سلطان» گرفته شده و به معنای مرتبط با سلطنت و پادشاهی است. به عنوان مثال، «سلطانی» میتواند به یک لقب، صفت یا حتی به عنوان اسم خاص در متون تاریخی و ادبی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از فاصله: هنگام استفاده از این کلمه، باید توجه داشت که در مواردی که به عنوان صفات یا در ترکیب با اسمهای دیگر به کار میرود، اتصال مناسب را حفظ کنیم. به عنوان مثال: «قلم سلطانی»، «دولت سلطانی» و. نحو و صرف: این کلمه به عنوان صفت قابل تغییر نیست و فقط در صورتهای مختلف به کار میرود. مثلاً در جملات مختلف ممکن است به صورت «سلطانی» و «سلطانیان» در مواقع جمعآوری اطلاعات به کار رود. نکات نگارشی: در نوشتار رسمی، حتماً باید به نوشتن صحیح واژهها و به کار بردن علایم نگارشی توجه کنید. مثلاً در نوشتارهای ادبی یا تاریخی، میتوانید از این واژه در قالبهای مختلف به صورت توصیفی استفاده کنید. در مجموع، «سلطانی» کلمهای است که در متون مختلف به عنوان صفتی مرتبط با سلطنت و پادشاهی به کار میرود و باید با دقت به قواعد نگارشی و نحوی زبان فارسی استفاده شود.
(صفت) منسوب به سلطان : بتخت بوستان
زد گل دگر ره کوس سلطاني .
sultan, king, sovereign, monarch, potentate, soltani
سلطان، سلطان حاكم، الديك السلطاني
sultani
soltani
soltani
soltani
soltani
سلطان، امیر، خسرو، پادشاه، شاه، شهریار، فرمانروا، سایس، طرفدار، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، خدیو، فرمانروای مقتدر، شخص توانا