سودا ء
licenseمعنی کلمه سودا ء
معنی واژه سودا ء
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | soda, melancholy, soda water, trade, bargain, melancholia, deal, eczema, hyp, hypochondria, transaction, yellow bile | ||
عربی | المياه الغازية، الصودا كربونات الصوديوم، ماء غازي، ماء الصودا، مشروب غازي | ||
مرتبط | جوش شیرین، لیموناد، کربنات سدیم، قلیا، مالیخولیا، سودا زدگی، نژندی، مشروب غیر الکلی گاز دار، همسایگی، تجارت، بازرگانی، داد و ستد، پیشه، مبادله کالا، معامله، خرید ارزان، قرارداد معامله، قرارداد معامله بستن، افسردگی، دل تنگی، گرفتگی، مقدار، حد، قدر، اندازه، اگزما، حالت افسردگی، مراق، انجام، ترکنش، صفرا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سودا" در زبان فارسی به دو شکل نوشته میشود: "سودا" و "سوداء". در اینجا برخی از نکات مربوط به قواعد نگارشی و معنایی این کلمه را بررسی میکنیم:
استفاده از این کلمه در جملات باید با توجه به بافت زبانی و معنایی آن صورت گیرد. | ||
واژه | سودا ء | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سودا ء | ||
پخش صوت |
- 1 خل سياهابي از کلمه "سودا" در زبان فارسی به دو شکل نوشته میشود: "سودا" و "سوداء". در اینجا برخی از نکات مربوط به قواعد نگارشی و معنایی این کلمه را بررسی میکنیم: نحوه نوشتن: معنی: قواعد نگارشی: استفاده از این کلمه در جملات باید با توجه به بافت زبانی و معنایی آن صورت گیرد.
خل (خلط) هاي چهارگانه - 2 سياه
- 1 (صفت) مونث اسود سياه . - 2 يکي
از اخلاط چهار گانه که مقر آن طحال است .
- 3 ماليخوليا وسواس . - 4 خيال فاسد .
- 5 دلگير ي ملالت . - 6 هوي و هوس
ميل شديد . - 7 عشق . يا سر (به کسر اول
و تشديد يا تخفيف دوم) و سودا ء . اسرار
و انديشه هاي باطن :
اي که انکار کني عالم درويشانرا - تونه
(چه) داني که سودا و سر است ايشانرا ک
(بدايع سعدي چاپ کاوياني ص 3)
توضيح بعضي سر و سودا به فتح سين
اول خوانند و صحيح نيست :
جانم ز سر کون بسودا در اوفتاد
دل زو سبق ببرد و بغوغا در اوفتاد
(عطار)
يا سودا ء دل (قلب) دانه دل سويداي
قلب .
soda, melancholy, soda water, trade, bargain, melancholia, deal, eczema, hyp, hypochondria, transaction, yellow bile
المياه الغازية، الصودا كربونات الصوديوم، ماء غازي، ماء الصودا، مشروب غازي
جوش شیرین، لیموناد، کربنات سدیم، قلیا، مالیخولیا، سودا زدگی، نژندی، مشروب غیر الکلی گاز دار، همسایگی، تجارت، بازرگانی، داد و ستد، پیشه، مبادله کالا، معامله، خرید ارزان، قرارداد معامله، قرارداد معامله بستن، افسردگی، دل تنگی، گرفتگی، مقدار، حد، قدر، اندازه، اگزما، حالت افسردگی، مراق، انجام، ترکنش، صفرا