سیاسی
licenseمعنی کلمه سیاسی
معنی واژه سیاسی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ديپلماتيك 2- سياستمدار 3- مربوط به سياست 4- دگرانديش | ||
انگلیسی | political | ||
عربی | سياسي | ||
ترکی | politik | ||
فرانسوی | politique | ||
آلمانی | politisch | ||
اسپانیایی | político | ||
ایتالیایی | politico | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سیاسی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است. در زیر به موارد مهمی که باید در نگارش و استفاده از این کلمه توجه کرد، اشاره میکنم:
اگر به جزئیات بیشتری نیاز دارید یا سوال خاصی در مورد این کلمه و کاربرد آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم! | ||
واژه | سیاسی | ||
معادل ابجد | 141 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | siyāsi | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به سیاسَة) [عربی: سیاسیّ] | ||
مختصات | (ص نسب .) | ||
آواشناسی | siyAsi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سیاسی | ||
پخش صوت |
شهرمداريک ساستاريک کلمه "سیاسی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است. در زیر به موارد مهمی که باید در نگارش و استفاده از این کلمه توجه کرد، اشاره میکنم: معنی و کاربرد: "سیاسی" به معناهای مربوط به سیاست، حکومت و اداره کشورها استفاده میشود. این کلمه میتواند برای توصیف ایدهها، فعالیتها، شخصیتها و مقالات مرتبط با سیاست به کار رود. طبیعت صرفی: "سیاسی" یک صفت است و معمولاً قبل از اسمهایی که توصیف میکند قرار میگیرد، مانند "مسائل سیاسی" یا "تحولات سیاسی". تطابق جنس و تعداد: به دلیل اینکه این کلمه در زبان فارسی خنثی است، در صورت استفاده به عنوان صفت با اسمهای مذکر و مؤنث به یک شکل به کار میرود. مثلاً میتوان گفت "مقاله سیاسی" و "سیاستمدار سیاسی". قواعد نگارشی: اگر به جزئیات بیشتری نیاز دارید یا سوال خاصی در مورد این کلمه و کاربرد آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
(صفت) منسوب به سياست .
1- ديپلماتيك
2- سياستمدار
3- مربوط به سياست
4- دگرانديش
political
سياسي
politik
politique
politisch
político
politico