سیم
licenseمعنی کلمه سیم
معنی واژه سیم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- كابل، مفتول 2- تار، رشته 3- وتر 4- فضه، لجين، نقره | ||
متضاد | زر 1- سكه، پول 2- سفيد 3- چرك، عفونت، ريم | ||
انگلیسی | cord, wire, string, bream, line, silver, chord, argent, money, pus, third, thirty, the wire | ||
عربی | حبل، خيط، وتر، فتيل، رباط، الحبل كبل صغير، قيطان نسيج، بنطلون مصنوع من القيطان، الكرد مقياس للحطب، كدس الحطب، ربط بالحبال، زين بالقيطان | ||
ترکی | tel | ||
فرانسوی | le fil | ||
آلمانی | das kabel | ||
اسپانیایی | el alambre | ||
ایتالیایی | il cavo | ||
مرتبط | طناب، ریسمان، زه، طناب نازک، تلگراف، سیم تلگراف، نخ، سلسله، خط، ردیف، سطر، مسیر، رده، پول نقره، پول، سرمایه، ثروت، اسکناس، چرک، ریم، سوم، سومین، ثالث، سومی، ثلث، سی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سیم" در زبان فارسی به معنای رشتهای نازک از فلز یا مادهای دیگر است و میتواند در زمینههای مختلفی از جمله برق، موسیقی (مانند سیم گیتار)، و مهندسی استفاده شود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند نکته مهم از قواعد فارسی و نگارشی ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "سیم" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | سیم | ||
معادل ابجد | 110 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sim | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: asīm] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | seyyom | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سیم | ||
پخش صوت |
يکي از فلزات گرانبها که در معدن بطور خالص يا کلمه "سیم" در زبان فارسی به معنای رشتهای نازک از فلز یا مادهای دیگر است و میتواند در زمینههای مختلفی از جمله برق، موسیقی (مانند سیم گیتار)، و مهندسی استفاده شود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند نکته مهم از قواعد فارسی و نگارشی ضروری است: نحوه نوشتار: کلمه "سیم" باید با حروف فارسی و بدون استفاده از حروف لاتین نوشته شود. توجه به اعراب: در صورت نیاز به تاکید بر مفهوم خاص، میتوانید کلمه را با اعرابگذاری مناسب (سیمْ یا سیمِ) بنویسید، اما در نوشتار عادی، اعرابگذاری الزامی نیست. ترکیب با کلمات دیگر: "سیم" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا معانی مختلفی را ایجاد کند، مثل: استفاده در جملات: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، باید به ساختار جمله و تطابق آن با قواعد دستوری زبان فارسی توجه کنید. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "سیم" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
ترکيب با فلزات ديگر مانند سرب پيدا ميشود، نقره
1- كابل، مفتول
2- تار، رشته
3- وتر
4- فضه، لجين، نقره
زر
1- سكه، پول
2- سفيد
3- چرك، عفونت، ريم
cord, wire, string, bream, line, silver, chord, argent, money, pus, third, thirty, the wire
حبل، خيط، وتر، فتيل، رباط، الحبل كبل صغير، قيطان نسيج، بنطلون مصنوع من القيطان، الكرد مقياس للحطب، كدس الحطب، ربط بالحبال، زين بالقيطان
tel
le fil
das kabel
el alambre
il cavo
طناب، ریسمان، زه، طناب نازک، تلگراف، سیم تلگراف، نخ، سلسله، خط، ردیف، سطر، مسیر، رده، پول نقره، پول، سرمایه، ثروت، اسکناس، چرک، ریم، سوم، سومین، ثالث، سومی، ثلث، سی