سیه
licenseمعنی کلمه سیه
معنی واژه سیه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | black | ||
عربی | أسود، سواد، زنجي، قاتم، شديد السواد، كحيل، مظلم، شرير، شائن، معاد، متشح بالسواد، متشائم، اللون الأسود، شىء أسود، سود | ||
ترکی | siyah | ||
فرانسوی | noir | ||
آلمانی | schwarz | ||
اسپانیایی | negro | ||
ایتالیایی | nero | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سیه" در زبان فارسی به معنای "سیاه" یا "تیره" است و استفاده از آن در نگارش و شعر فارسی رایج است. در ادامه به برخی نکات نگارشی و قواعد استفاده از این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید در نگارشهای خود از کلمه "سیه" به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | سیه | ||
معادل ابجد | 75 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | siyah | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
آواشناسی | siyah | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سیه | ||
پخش صوت |
- 1 (صفت) آن چه برنگ زغال باشد کلمه "سیه" در زبان فارسی به معنای "سیاه" یا "تیره" است و استفاده از آن در نگارش و شعر فارسی رایج است. در ادامه به برخی نکات نگارشی و قواعد استفاده از این کلمه اشاره میشود: نحوه نوشتار: کلمه "سیه" به صورت "سیه" نوشته میشود و به معنای سیاه یا تیره است. در متون ادبی و شعر، این کلمه به وفور یافت میشود. جایگاه در جمله: کلمه "سیه" میتواند به عنوان صفت در جملهها مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: تفاوت با سیاه: "سیه" و "سیاه" هر دو به معنای رنگ تیره هستند، اما "سیه" بیشتر در شعر و ادبیات کلاسیک فارسی به کار میرود و حالتی ادبی دارد در حالی که "سیاه" بیشتر در زبان محاورهای و نوشتار مدرن استفاده میشود. قافیهسازی: در اشعار، "سیه" به دلیل آوایی که دارد، میتواند به عنوان قافیه بسیار خوب به کار رود. شاعران از آن برای ایجاد ملودی و هارمونی در اشعار خود استفاده میکنند. با رعایت این نکات، میتوانید در نگارشهای خود از کلمه "سیه" به درستی استفاده کنید.
اسود - 2 تيره تاريک .
- 3 (اسم) رنگ زغال سواد .
توضيح تيره ترين رنگهاست و آن رنگي است
خارج از دسته رنگهاي اصلي و فرعي . چون
اين رنگ را به رنگ ديگر اضافه کنند
آن را تيره سازد مقابل سفيد .
- 4 کسي که سياه پوست باشد .
- 5 حبشي زنگي . - 6 اسب سياه رنگ .
- 7 خط چهارم از جمله هفت خط جام ارزق .
- 8 (صفت) مست طافح سياه مست .
- 9 نحس شوم . يا بازار سياه .
بازاري که در آن قيمت اشيا ء را بيش
از قيمت اصلي خريد و فروش کنند . يا
(ميان) سياه و سفيد فرق کردن (تشخيص
دادن) خواندن و توانستن سواد داشتن .
(اسم) سي ثلثين .
black
أسود، سواد، زنجي، قاتم، شديد السواد، كحيل، مظلم، شرير، شائن، معاد، متشح بالسواد، متشائم، اللون الأسود، شىء أسود، سود
siyah
noir
schwarz
negro
nero